قسمت شانزدهم از "
کتاب نامه ها"
بسمه تعالي
مورخه : 27 / 11/81
موضوع : - ياد آوري
جناب آقاي سبحاني
مقام محترم مديريت كل اداره اطلاعات
استان سيستان و بلوچستان
احتراما, باطلاع ميرسانم كه بنده
با پيگيري برادراني از اداره شما
طي شرايط خاصي تن بتامين دادم و يكي از آن شرايط اين بود كه زندگي من و
خانواده ام که بطور کامل فلج شده است بدرستي تامين شود. دوم اينكه
ما به فعاليت " نهضت عدالت بلوچستان " ادامه خواهيم داد اما
با يك گردش 180 درجه
اي در موضع گيري هاي مان كه در جهت حمابت از عدالت و نظام خواهد بود . ولي وقتيكه من بداخل آمدم برادران تعهدات خود را فراموش كردند و با
استفاد ه از تاكتبك هاي گوناگون و بعضا
تهديد آميز از بنده خواستند كه
انحلال " نهضت " را اعلام كنم
و بازاء اين قرار بود كه مبلغ شصت مليون تومان بابت خسارت هائي كه در اين
دوران 12 ساله معارضه بر من وارد شده است بمن بپردازند تا بتوانم زندگي كنم و دست
از كارهاي سياسي بكشم و بكار هاي عمراني و اقتصادي و فرهنگی بپردازم. و پس
از گذشت مدتي آقاي كاظمي یکی از مسئولین پرونده به من تلفن زد كه شصت مليون تومان تامين شده شما يك شماره حساب بدهيد تا آنرا برايت حواله كنيم و يا خودمان در عرض همين چند روز برايت ميآوريم ولی بعد
شروع كردند يه بازي درآوردن و مرتب تلفن ميزدند كه آقا ما بشما دسترسي
نداريم و شما يك تلفن موبايل براي خودت بگير كه ما هر وقت خواستيم ارتباط ما ن با شما برقرار شود من جواب دادم كه آقا من
فعلا نان شب را محتاج و سربار افراد
خانواده هستم پول موبايل از كجا
بياورم گفت مسئله اي نيست ما پولش را ميدهيم . اين برادران
در تاريخ 18/1/81 بايرانشهر آمدند
و بجاي دادن پولي كه بابت خسارت و انحلال
" نهضت " تامين شده بود فقط مبلغ هشتصد هزار تومان بمن بمنظور خريد موبايل دادند و يك رسيد گرفتند و خوشحال رفتند. و من اين پول را
بجاي خريدن موبايل به اداي قرضهائي
دادم كه بالا آورده بودم. وقتيكه من
ديدم اينها درست عمل نميكنند و مرا معطل گذاشته اند تلفني شروع
به داد و بيداد كردم و براي
خواباندن اين داد و بيداد آقاي ابراهيمي از تهران امدند
و باز با مقداري تهديد كه اعلاميه جديد از طرف نهضت پخش شده است و مقداري نويد دروغین و شگردهاي عجيب و غريب بالاخره
موقتا قانع به قبول هزار دلار
كردند و قول دادند بزودي زندگي شما تامين خواهد شد و يك رسيد هزار دلاري
از من گرفتند و شنگول خوشحال برگشتند و ديگر
سراغم را نگرفتند. هم اكنون
بايد بعرض تان برسانم كه من از نظر مالي و معيشتي سخت اذيت هستم
و با چاشني مدارا دارم گذران
اوقات ميكنم جنابعالي لطفا به آقاي ابراهيمي كه يكي از مسئولين پرونده من
است گوشزد نمائيد كه در
رابطه با قضيه تامين بنده دارند
نادرست عمل ميكنند و اين شايسته نيست كه در يك نظام اسلامي كه
مقدس است و مدعي اجراي عدالت است با افرادي
مثل بنده كه در صورت لزوم پرواي هيچ چيز را نميكند اينطور
نادرست رفتار کنند.
لذا
بمنظور جلوگيري از هرگونه كدورت مجدد از
آن مقام محترم تقاضا دارد لطف فرموده تا قبل از به پايان رسيدن سال جاري اقداماتي
بفرمايند تا زندگي خسارت ديده من از دست همين برادران بسر و سامان برسد و گرنه بنده جدا مجبور خواهم شد مثل خود
اين برادران خلاف تعهد عمل كنم و
آن اين خواهد بود كه " نهضت " را مجددا فعال خواهم
كرد ولي اينبار در راستاي حمابت از
نظام و عدالت و از
نهاد هاي پر قدرت ديگري تقاضا خواهم نمود
كه پرونده فعاليت هاي بنده
را از سال 69 باين طرف حسابرسي كنند تا
حقايق تلخ و حيرت برانگيزي كه در اين رابطه وجود داشته است آشكار گردد. چون ميگويند
: آب كه از
سر گذشت
چه يك وجب چه صد وجب.
اميدوارم كه اين تقاضاي برادرانه و عادلانه بنده
مورد عنايت آنجناب قرار گيرد و امكانات رفاه و
آبرومند زيستن براي ما هم فراهم كردد و بدين ترتيب
تنش هاي غير ضروري از ميان
ما برداشته شود. و من الله التوفيق...
با تقديم شايسته ترين احترامات ،
محمد آرميان
دبير كل سابق
( نهضت عدالت بلوچستان)
تلفكس : -
2225128-0547
تا اینجا
به وبلاچ وتواجهی، فیسبوک و تویتر ارسال شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر