۱۳۹۳ بهمن ۲۴, جمعه

قسمت چهارم از " کتاب نامه ها "



بسم الله الرحمن الرحیم

مورخه : 14/ اکتوبر/  2001 میلادی
موضوع: شرایط تامین
نوع ارسال : توسط فاکس از دبی

جناب آقای حمید -  عضو رابط
اداره اطلاعات  زاهدان
 فاکس شماره : 2416727 – 541 – 0098

            عطف به محتویات چند نامه قبلی ام و شیوه ای را که شما در ارتباط با آنها و مسئله تامین بنده اتخاذ کردید باید بعرض برسانم که روش تان تاکنون کاملا شک برانگیز و نا امید کننده و تاسف آور بوده است چون در این مدت ارتباط مان شما آنچنان روش مشکوک و پر پیچ و تابی اختیار  کردید که باعث شد من به صداقت تان مشکوک شوم و فکر کنم که شما باری دیگر مشغول کارشکنی و خرابکاری در ارتباط با "نهضت عدالت" هستید چون در همین  دوران وقت کشی و امروز و فردائی که شما میکردید من بعضی از مخبرین تان را در اطراف خودم در حال پرسه زدن میدیدم تا شما را نسبت به وضعیتی که من در آن قرار دارم مطلع نگهدارند که اگر امکانش پیش آمد ضربه ای وارد کنید.  شما چرا هیچوقت با ما روراست نمیشوید گویا نابود کردن و در بدبختی نگهداشتن قوم بلوچ یک وظیفه آسمانی است که خداوند قوم فارس را مامور بر ان کرده است.  آخر چرا شما بخودتان حق میدهید با ما همیشه رفتاری دوگانه داشته باشید و در هرحال ما را از حقوق خدادادی مان محروم نگهدارید مگر ما مثل شما ایرانی نیستیم؟  مگر ما مثل شما انسان نیستیم ومثل شما نیاز به آسایش و عافیت و رفاه و عزت و احترام  نداریم؟  اگر جواب مثبت است که این رفتار دوگانه و پهلودار چیست و چرا بجای موافقت با تقاضاهای عدالتخواهانه و مظلومانه و مسالمت آمیزمان که تنها راه رسیدن بعدالت و در نتیجه همسوئی با نظام است همه اش مشغول کشیدن نقشه های گوناگون هستید تا باز هم بنحوی ما را از رسیدن بحقوق حقه و مشروع مان محروم نمائید؟ ما که آماده صلح و آشتی و همسوئی شده ایم دیگر شما چرا سد راه هستید و در این شرایط بحرانی ما را اجبارا به سمتهای دیگری میرانید و نمیگذارید که امور بسمت اصلاح و عدالت و رفاقت حرکت کند!؟  من کانالهائی را دارم که میتوانم قضیه " نهضت عدالت" را مستقیما در سطح وزیر محترم اطلاعات و دفتر مقام معظم رهبری مطرح کرده و حل نمایم ولی با اینکه ما مردم بلوچ و مخصوصا تمام آنهائیکه با من نسبت خانوادگی داشته اند در عرض این بیست سال گذشته از دست شما مسئولین امنیتی استان زجر فراوان دیده و دل خونین داشته و بیش از حد از حقوق اجتماعی شان محروم و متضرر شده اند باز هم من بشما احترام گذاشته ام و با رعایت سلسله مراتب قضیه را بشما مسئولین استان واگذار کرده ام تا در امر این کار مثبت سهمی داشته باشید وگرنه من میدانم که این یک عفو عمومی است که از سوی مقام معظم رهبری و سپس از سوی مقام محترم ریاست قوه قضائیه صادر و از طریق رسانه های دولتی اعلام شده و مشمول تمام آنهائی میشود که دست به آدمکشی نزده اند و از آنجمله بنده ولی بحث اینست که من یک فراری معمولی نبوده ام که بمحض شنیدن خبر عفو عمومی راه بیفتم بیایم که ما تا حالا هرچه کرده ایم غلط کرده ایم و از این پس ما کاری بکار شما نداریم وشما هم کاری بکار ما نداشته باشید و بس. خیر چون شما خود مسئولین امنیتی استان هم خوب میدانید که من همیشه حرفی پر محتوا برای زدن داشته ام و آن عدالتخواهی در حق مردم همیشه تحت تبعیض بوده است. اینکه میگویم ما مردم بلوچ را بیشتر از این تحقیر و تهدید و سرکوب نکنید و با ما رفتاری برادرانه و عادلانه و هموطنانه داشته باشید و بگذارید که این احساس در ما بوجود بیاید که ما مردم بلوچ هم در کشور مان با مردم فارس زبان و شیعه مذهب دارای امتیازات مساوی هستیم آیا این یک تقاضای نادرست و مجرمانه است که شما در ارتباط با تامین بنده  اینهمه لیت لعل و کارشکنی میکنید و از قبول مطالبات حقه و جبران خسارات و صدماتی که بر ما وارد شده است باز هم گریز میزنید و در اینصورت ما چگونه میتوانیم باور کنیم که روحیه عدالتخواهی حقیقتا در شما زنده شده است واین تامین یک تامین حقیقی و عادلانه خواهد بود وشما بعد ها در پیگیری حقوق اساسی مان بما صدمه نخواهید زد.

            ما اینرا بدرستی میدانیم که شما حکومتگران در موضع قدرت هستید و ما مردم تحقیر شده وهمیشه تحت تبعیض بلوچ در موضع ضعف و دراین هیچ شکی نیست که اگر شما بخواهید باز هم میتوانید بیش از پیش بما صدمه بزنید ولی این وضعیت غیر متعادل بین ما محکومین تحت ستم وشما حکم بدستان ستمگر دلیل بر آن نمیشود که ما از حقوق حقه ومشروع وانسانی مان منصرف شده و بصورت موجوداتی مطلقا محکوم و حیوان صفت درآئیم وهر عمل جایز و ناجایز شما را چشم بسته به پذیریم و شما بدلیل اینکه در موضع قدرت هستید بخود حق دهید که تا قیامت امکان مثل انسان زیستن را عملا از ما سلب نمائید. مگر شما مسلمان نیستید که اصلا از خدا نمیترسید و به هیچ روی حاضر نیستید تن بعدالت دهید و زورگوئی را در هر حال نوعی افتخار برای خود تصور میکنید!؟ آخر حالا که عصر حجر وقرون وسطی نیست که شما زورگوئی و قلدری و پایمال کردن ما را برای خود عملی افتخارآمیز بدانید. آخر ما هم مثل شما ایرانی هستیم و طبق مصوبات قانون اساسی کشور حق زندگی مرفه و با عزت و حق امنیت فردی و اجتماعی و اقتصادی داریم و فقط بخاطر اینکه بلوچ وسنی هستیم که نباید برای همیشه تحت تحقیر و تبعیض و نا امنی روحی باشیم وشما چرا همیشه به گونه ای رفتار میکنید که نمیگذارد ذهن مان از شما مطمئن شود وما قلبا باور کنیم که نیت خراب قبلی تان نسبت بما حقیقتا اصلاح شده وما همه اش مجبور نشویم هر اقدام تان را در مورد خود یکنوع حیله وتله و تاکتیک تصور کنیم. این وظیفه هر حکومت عادلی است که ملتش را مامون و آباد وخوشحال کند و معلوم نیست که شما به چه دلیل همه اش بر عکس آن عمل میکنید!؟  امروز زمان روشنائی است و انسان وارد هزاره سوم از تمدن بشری شده است که فاصله زیادی با عصر حجر و قرون وسطی طی کرده است آیا شما هم زمان با دیگر مردم جهان قادر به طی کردن این فاصله نشده اید که باز هم به شیوه های قرون وسطائی و زورگویانه با ما رفتار میکنید و قبول مطالبات و اعطای حقوق انسانی و قانونی مان را برای خود نوعی ضعف و یا شکست تصور میکنید و تحت تاثیر همین وضعیت ذهنی همه اش در حال نقشه کشیدن هستید که چگونه ما را هر چه بیشتر در محرومیت نگهدارید!؟

            جناب حمید، رفتار شما در طول مدت ارتباط  با بنده اطمینان بخش نبوده است و چنین بر میاید که شما در تامین تقاضایم در آخرین نامه ام هیچ اقدام موثری نکرده اید و در این مدت تنها کاری که کرده اید این بوده است که با وقت کُشی بنده را در بلاتکلیفی نگهداشته اید و با این کارتان عملا مانع ما از همسو شدن با نظام جمهوری اسلامی شده اید و لذا در همینجا مناسب میدانم " نهضت عدالت بلوچستان" را که از آغاز  فعالیت  خود خواستار عدالت اجتماعی و حقوق اساسی و انسانی برای مردم همیشه محروم بلوچ در درون مرزهای ایران بوده و هست از هرگونه اتهامات بعدی بری الذمه اعلام نمایم و اگر حد اکثر تا ده (10)  روز دیگر برای حل مشکل ما اقدامی اساسی و عملی انجام ندادید این از نظر ما دلالت بر عدم صداقت شما خواهد کرد که در جبران خساراتی که از طریق سیاستهای سرکوبگرانه  دستگاه شما بر ما وارد شده است صادق نیستید و در اینصورت ما چاره ای جز این نخواهیم داشت که در جستجوی عدالت رو به کانالهای دیگری نمائیم و این هم از حقوق اساسی ما و هر انسان ظلمزده دیگری است وقتیکه دری را به روی خود بسته می بیند رو بدرهای دیگری نماید و اگر این تصور ما درست نیست و درست اینست که عادل بودن شما را باور نمائیم اینرا عملا  به اثبات برسانید/-

محمد آرمیان
دبیر کل " نهضت عدالت بلوچستان ایران"


"کتاب نامه ها" تا اینجا به وبلاگ نهضت عدالت و فیسبوک ارسال شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر