۱۳۹۳ خرداد ۱۸, یکشنبه

فرق بین شعر و معر


بنام الله مقتدر
فرق بین  شعر و معر
بقلم : محمد آرمیان
          در دنیا چیزهائی هستند که اصل اند و ارزش دارند  و بدل آنها را هم درست کرده اند که ارزشی ندارند و عده ای هستند که کارشان بدل سازی است  تا این بدل های خود  را به جای اصل به مردم قالب کنند و از آن بهره ای ببرند.  هر چیز اصیل ارزش دارد  و بدل آن بی ارزش است مثلا مانند زیور آلتی که از طلای خالص درست شده اند که اصل هستند و با ارزش. زیور آلاتی هم هستند که با همان طرح و همان رنگ طلا ساخته شده اند  ولی طلا نیستند واین گونه  زیور آلات قلابی در نزد هیچ کسی ارزش و اهمیتی ندارند  ولی در هر حال  وجود دارند و عده ای هم  خود را با آن مشغول میکنند.
          از یکی پرسیدند که چه داری مینویسی؟ جواب داد هیچی بابا  بی کاریم نشسته ایم شعر و معر می نویسیم.  شعر و معر!  شعر اصل است و معر بدل آن . حالا معلوم نیست که این بابا دارد شعر می نویسد یا معر؟ فرق بین شعر و معر را به بینیم:
          شعر عبارت از  ردیف کردن کلماتی است در کنار هم که وزن و قافیه داشته باشند بطوری که  خواننده  پس از خواندن آن به سمت یک سوژه ، یک هدف و یا یک حقیقت مشخص سوق داده شود. پس شعر یک نوشته قافیه دار است با یک هدف مشخص که خواننده هدف  شاعر را از نوشتن این شعر می فهمد و می داند که شاعر چه چیزی را میخواهد به او القاء کند. چنین نوشته قافیه داری یک شعراصیل است و ارزش دارد. خواننده با خواندن چنین شعری متوجه یک حقیقت مشخص مثبت یا منفی در جامعه خود میشود و تا حدی متحول میگردد.  
          اما نوشته قافیه داری که به شکل شعر است ولی خواننده پس از خواندن آن هر چه  فکر میکند متوجه هدف و منظور شاعر از نوشتن این شعر نمی شود  چون هیچ هدف مشخصی در آن مشهود نیست و اینها فقط کلمات نا مربوطی هستند که بطور قافیه دار در کنار هم چیده شده اند و بیانگر هیچ حقیقت خاصی نیستند و تاثیر خاصی  هم  بر خواننده نمی گذارند  و تنها هدفی که برای چنین نوشته ای در کار بوده اینست که نوبسنده خواسته است خود را در جامعه  به عنوان یک شاعر مطرح کند و کسانی پبدا شوند که برای او واه واه و به به و چهچهی هم  بکنند و تمجیدی بعمل آورند.  چنین نوشته هائی شعرنیستند بلکه بدل هستند و فقط  شکل شعر دارند و  معر اند. شما گاهی یک شعر ده خطی یا بیست خطی را میخوانی بعد هر چه فکر می کنی این شعر چه میخواهد بگوید و از من خواننده چه میخواهد اصلا متوجه نمی شوی چون هیچ هدف خاصی در آن دیده نمیشود جز اینکه نویسنده آن خواسته است خود را بعنوان یک شاعر قالب کند.
          شعر اصیل  نوشته جانداری است که حقایق بسیار مهم سرکوب شده در جامعه را بی پروا از خطرات آن بیان و بر ملا میکند. شعری که عده ای را برای انجام یک هدف مشخص به حرکت در نیاورد شعر نیست معر است. شعری که تعدادی از افراد خودخواه و سوء استفاده گر ضد عدالت جامعه را در مخالفت  با شاعر به حرکت در نیاورد شعر نیست معر است. یک شاعر اصیل همیشه  کسی است که مورد  شماتت و ملامت  خود پرستان ظالم قرار میگیرد و فقط همین عده منحرف از حق و حقیقت هستند که  بر علیه او حرف میزنند و بد و بیراه میگویند  ولی در آن سوی این معادله  توده های مظلوم و فرودست و حق باخته  جامعه هستند که  به حمایت او می پردازند  و برای نجات از ظلم و ستم و رسیدن به حق و عدالت قیام میکنند.  یک شاعر اصیل باید حامل یک رسالت بزرگ باشد  و آن  بر انگیختن توده های ملیونی مردم در یک جامعه در بند و تحت ستم است. بیائید بجای معر گفتن شعر بگوئیم و ترس را از توده های مظلوم جامعه خود به زدائیم  و آنان را برای رهائی از ظلم  به حرکت در آوریم.  این بود فرق شعر با معر و فرق شاعر با ماعر. قضاوت صحیح در این مورد را باید از زبان اهل حق  و توده های تحت ستم شنید و نه از مستکبران جامعه. درود به همه شما حامیان عدالت و دوستداران رهائی از ظلم و جنایت.   

          

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر