۱۳۹۳ تیر ۱۶, دوشنبه

قسمت پنجم از کتاب " بخریب گورناگ " - تالیف: محمد آرمیان


قسمت پنجم
از كتاب تخريب گورناگ



گزارش بي بي سي:

          در اينجا آقاي بخشدار را بحال خود ميگذاريم كه به خوشرقصي هاي سياسي اش جهت تحريك رژيم براي سركوب مردم مسلمان بلوچ و پس از نقل گزارش شب سيزدهم آبانماه 78 راديو بي بي سي كه يك روز پس از واقعه گورناگ پخش شده است عكس العمل حاجي ملا كمال صلاح زئي را خواهيم ديد كه در رابطه با اين گزارش از خود نشان داده و آنرا گزارشي كاملا بي اساس و سراسر دروغ اعلام كرده است كه توسط اطلاعات رژيم تهيه واز سرويس جهاني اين راديو بين المللي براي كتمان حقيقت و تحريف واقعه گورناگ بمنظور فريب دادن افكار عمومي داخل و خارج پخش شده است. اينست متن گزارش بي بي سي در مورد واقعه گورناگ و پاسخ حاجي ملا كمال صلاحزئي كه هردو از نوار ضبط صوت پياده شده است. گوينده بي بي سي كه دنباله خبرش را اينطور ادامه ميدهد: بگزارشي در اين زمينه گوش ميكنيم: " بگفته معاون سياسي امنيتي استانداري سيستان و بلوچستان ايران، یک درگيري طي روز چهارشنبه در مركز كوهستاني گورناگ واقع در نزديكي شهرستان ايرانشهر رخ داد. وي گفت اين قاچاق چيان اقدام به حمل مواد مخدر به ويژه مرفين در مقادير بالا ميكردند. بر اساس گزارش جيم ميور خبرنگار بي بي سي در منطقه خاورميانه از تهران، اين درگيري يكي از مرگبار ترين روياروئي ها بين نيروهاي انتظامي ايران و قاچاق چيان مواد مخدر بشمار ميآيد. در حين دريافت گزارشي در مورد وجود يك محموله مواد مخدر، شش يا هفت خودرو حامل حدود پنجاه نفر نيروي انتظامي راهي محل شدند اما در آنجا با قاچاق چياني روبرو شدند كه با انواع جنگ افزار مسلح بودند و بلا فاصله درگيري آغاز شد و اين نبرد سنگين تا نيم ساعت بطول انجاميد كه در اثر آن تعدادي از نيروها جان باختند و تعدادي نيز زخمي شدند. مقامات ايران ميگويند كه تعدادي از قاچاق چيان نيز كشته و يا زخمي شدند اما رقمي را ذكر نكردند. اين مقامات همچنين گفتند كه قاچاق چيان كشته ها و زخمي هاي خود را به پاكستان بردند و مقادير زيادي سلاح و مواد مخدر ازجمله مرفين و حشيش بجا گذاشتند. از سوي ديگر بنا به گزارشها، آنتونيا مارته كلي نماينده سازمان ملل در امور مواد مخدر در ايران امروز براي ارزيابي اوضاع وارد زاهدان مركز استان سيستان و بلوچستان شد . آقاي مارته كلي نيز گفته است قاچاق چيان از آنسوي مرز ايران يعني پاكستان هدايت ميشدند. ايران احتمالا اين موضوع را با مقامات پاكستاني در ميان خواهد گذاشت و خواستار همكاري آنها براي پيگيري قضيه خواهد شد. ايران سالهاست كه به دليل فعاليت قاچاق چيان بين المللي متحمل خسارات جاني ومالي شده است اما بنظر ميرسد كه قاچاق چيان بشدت مسلح براي عبور دادن مواد مخدر از افغانستان و سپس پاكستان از طريق ايران براي رساندن آن به بازارهاي اروپا عملا مدت هاست كه درگير جنگي اعلان نشده عليه ماموران انتظامي و مرزداران ايران شده است. مقامات ايران ميگويند تا كنون حدود نهصد هزار دلار خرج مقابله با قاچاق چيان كرده است. ماه گذشته ايران سفراي نوزده كشور خارجي درتهران را به جنوب شرقي كشور برد و باين ترتيب خواستارتوجه و همكاري بين المللي براي مهار تجارت مرگبار مواد مخدر شد. در ماههاي اخير قاچاقچيان پنج اروپائي را براي مدتي به گروگان گرفته بودند بهر حال درگيري شديد اخير در نزديكي ايرانشهر باري ديگر نگراني عمومي را در مورد توان ماموران نظامي و انتظامي براي مقابله با قاچاق چيان برانگيخته است.
          گزارشي بود در باره درگيري ديروز بين نيروهاي انتظامي ايران با قاچاق چيان مواد مخدر درمرز پاكستان.   

عكس العمل ملا كمال خان نسبت به اين گزارش بي بي سي كه از نوار پياده و از زبان بلوچي به زبان فارسي ترجمه شده است:

          بسم الله الرحمن الرحيم

          من بشما همه مردم دنيا اعلام ميكنم خبري را كه ايران به راديو بي بي سي داده است و در آن گفته است كه اين درگيري با قاچاق چيان بوده است دروغ است. آن درگيري با قاچاق چيان نبوده بلكه با من بوده است. اسم من ملا كمال است. من يك بلوچ هستم. ساكن كوهي در نزديكي ايرانشهر هستم كه اسمش آهوران است. اين درگيري در آنحا با من بوده و هيچ مسئله اي از قاچاق نبوده است. در آنجا فقط يك مدرسه ديني وجود داشته كه من مديرش بوده ام و غير از اين مدرسه در آنجا هيچ چيز قابل اعتراض ديگري نبوده است. من در جاي خود باندازه خودم يك فرد سياسي بوده ام و هميشه از حكومت خواسته ام كه حق و حقوق ما را بدهد و با ما اينطور ظلم نكند و در امور مذهبي ما دخالت ننمابد ولي هرگز رعايت حقوق شرعي و قانوني ما را نكرده است و مرتبا ظلم ميكرده است . در اين روز هم يك نيروي بزرگ برداشته و آمده است تا مرا بگيرد و ببرد  شكنجه و زندان نمايد فقط بخاطر اينكه چرا من در آنجا اين مدرسه و مركز ديني را داير كرده ام. حكومت با همين تعليمات ديني ما مخالف است. اگر كسي در هر گوشه اي اينكار را بكند حتما مورد بهانه و تهمتهاي گوناگون قرار ميگيرد و بهانه اي كه ما قاچاقچي بوده ايم هم بخاطر همين مدرسه ديني بوده است و در آنجا از قاچاق اصلا خبري نيست. آنها گفته اند كه سي و پنج نفر از مامورين كشته شده اند اين درست نيست تعداد كشته شدگان چهل و دو نفر بوده است. اينها ميگويند كه در ماشين ها ترياك بوده است اين درست نيست. تعداد ماشين ها دوتا بوده است من و برادر زاده ام بوده ايم فقط. بعدا كه جنگ شروع شد  فقط هفت نفر ديگر بكمك ما آمده اند. وقتبكه ما نيروها را ديديم كه وارد روستا شدند براي اينكه با آنها در گير نشويم فرار كرديم اينها تا شش كيلومتر ما را دنبال كردند تا به بن بست رسيديم. اينها ما را در اين بن بست محاصره كردند ما هم مجبورا براي دفاع از خود سنگر گرفتيم جنگ شروع شد. اينها براي زدن ما آمده بودند ولي خودشان زده شدند. همه كشته شدند. من از خودم دفاع كرده ام و براي جنگ با كسي نرفته ام و در اينجا مسئله قاچاق نبوده و من هيچ قاچاقي نداشته ام. همه مردم بلوچستان مرا ميدانند كه من در تمام عمرم يك مثقال ترياك نه فروخته ام و يك مثقال ترياك نكشيده ام و نه اهل اينكار بوده ام. من از اينكارها سخت متنفر و بيزار هستم چه رسد باينكه خودم ترياك و قاچاق بار بزنم، خدا نكند. من نه از اين كارها كرده ام و نه در آينده ميكنم. من از همه مسلمانان انتظار دارم دعا كنند كه خداوند ما را در مقابل اين ظالمها كامياب و پيروز كند. جنگ را خود آنها با ما شروع كرده اند.  خواسته ما هميشه از حكومت اين بوده است كه حقوق ما را بدهند.  بطور علني نتوانسته ايم بگوئيم ولي گهگاهي با اشاره و كنايه گفته ايم كه در منطقه ما حقوق را بما بدهند، يعني فرماندار منطقه ما، بخشدار منطقه ما، همه ماموران منطقه ما از خودمان باشند كه بد ونيك منطقه و مردم منطقه را مي شناسند. گناه كار و بيگناه را مي شناسند. ولي آنها حقوق ما را رعايت نمي كنند. دلبخواه عمل ميكنند. آدمهاي بي گناه را ميگيرند و ميزنند. هرجا ببينند كه يكنفر ماشين نو دارد و يا لباسهايش نو است اينها را ميگيرد و مي بندد و شكنجه ميدهد كه شما اين مال را از كجا آورده ايد؟ يا اينكه لباسهاي تان نو است و يا اينكه يك ماشين نو داريد و يا كه خانه خوب درست كرده ايد از كجا آورده ايد؟ ميگوئيم كه شب و روز پشت در پشت زحمت كشيده و بدست آورده ايم قبول نميكند ميگيرد و ميزند و شكنجه ميكند كه حتما قبول كنيد كه قاچاقچي بوده ايم و مواد مخدر فروخته ايم. امروز اينست حال بلوچستان. من به همه مردم دنيا ميگويم كه بدانند در بلوچستان سر ما ظلم هست. در بلوچستان هيچكسي از دست ماموران دولت در خانه خودش امنيت ندارد. حكومت دست به مال و دين و عزت مردم انداخته و مردم بلوچستان را بيش از حد پريشان كرده است. فقط خدا از حال اين مردم خبر دارد. من از مردم جهان ميخواهم كه به خاطر احساس بشردوستانه خود به حكومت ايران بگويند كه سرما مردم بلوچ اينقدر ظلم نكند. سياست و كوشش دولت اينست كه مردم بلوچ در شهرها و روستاها هميشه با یكديگر جنگ و دعوا بكنند و پيش او بروند و تعدادي از اينها را مخبر و جاسوس خود بكند و از تعدادي هم تحفه و هدايا و حق حساب و رشوه بگيرد و با همين روش در اين منطقه حكومت بكند.  اينكارها را ميكند تا بلوچها فرصت پيدا نكنند و سر از  حق و حقوق خود درنياورند، عمر در عمر و قرن درقرن زير ظلم باقي بمانند ولي حالا مردم كمي چشم شان باز شده است و ميخواهند براي نجات خود دست وپائي تكان بدهند ولي حكومت با بهانه و تهمت هاي مختلف اين مردم را ميگيرد و بازجوئي ميكند وهر طور كه دلش ميخواهد به اينها يك تهمت مي چسباند. به يكي تهمت قاچاق ميزند، به يكي ميگويد مذهب تو درست نيست وهابي هستي، به يكي ميگويد سني راديكال هستي و به ديگري ميگويد كه جاسوس امريكا يا عراق و افغانستان هستي خلاصه حال همه و بخصوص ملاهاي سني را گرفته است. علماي اهلسنت در بلوچستان ايران از دست اين دولت حالي ندارند. من ازهمه مردم بشر دوست دنيا تقاضا ميكنم كه به اين حكومت ظالم بگويند كه بر ما مردم بلوچ رحم كند و بدون جنگ و دعوا حق و حقوق ما را بدهد.
          بعد از ديگيري گورناگ كه مامورين انتظامي دولت همه كشته شدند اينها به بي بي سي اطلاع دادند كه مامورين شان از دست قاچاق چيان مواد مخدر كشته شده اند. آن قاچاقچي كه آنها ميگويند منظورشان من بوده ام و همه مردم بلوچستان ميدانند كه ملا كمال مخالف اينكار است و هميشه از اين كار متنفر بوده و پرهيز داشته است، لذا اينها يك تهمت بي اساس بمن زده اند و من از اينطور كارها مبرا و بي اطلاع هستم. اينها خودشان به جنگ با ما آمدند چون مامورين شان در اين جنگ خود برافروخته كشته شدند عصباني شدند روز بعد آمدند تمام روستاي گورناگ را كه داراي دويست دستگاه خانه بود با خاك يكسان نمودند. در اين روستا چهار مسجد بودند كه دو مسجد را كاملا خراب كرده و تمام امكانات و وسايل آنرا برده اند. مدرسه ديني را كه داراي سه دستگاه ساختمان بود هم بطور كلي با خاك يكسان كرده اند. هفده دستگاه ماشين مال مردم كه درروستا باقيمانده و مردم نتوانسته اند آنها را باخود ببرند همه را همين مامورين بتاراج برده اند فقط يك ماشين شخصي مال خودم را در همان جاي جنگ سوزانده اند و يك ماشين لندكروزر مال نيروي انتظامي هم در همانجا سوخته شده است. اينها شركت تعاوني گورناگ و تانكر نفتكش آنرا هم منهدم كرده و سوزانده اند. تعداد بيش از پانصد نخل مضافتي را هم با اره برقي بريده و يا بوسيله بولدوزر از جا كنده و انداخته اند كه هركدام بيش از دويست وپنجاه هزار تومان ارزش داشته است. ششصد وپنجاه راس گوسفند را هم هرچه توانسته كشته و كباب كرده و خورده اند و هرچه نوانسته با خود برده اند كه مال سني حلال است تاراج كنيد. پنجاه وسه موتور سواري را كه در روستا باقيمانده همه را برده اند. نوزده دستگاه موتور آب را كه در باغات مردم بوده اند هم برده اند. هفده دستگاه موتور برق مردم روستا را كه شريكي خريده و مورد استفاده قرار داده هم برده اند. ديگر تمامي وسايل خانگي مردم روستا را از لباس و زيورآلات و فرش و يخچال و تلويزيون همه چيز را بطور كلي غارت كرده و با خود برده اند و از داروندار مردم هيچي باقي نمانده است. مردم همه فقط با لباس تن شان فرار كرده اند كه زير بمباران قرار نگيرند. مامورين دولت درحق ما مردم گورناگ آنچنان ظلمي كردند كه بنظر من اسرائيل تا حالا با فلسطيني ها هم نكرده است. اين شرح واقعه گورناگ بود كه من بطور مختصر خدمت شما مردم عرض كردم و تقاضايم اينست كه شما بعضي ها براي ما دعا كنبد و بعضي ها خبر مظلوميت ما را اگر دسترسي داريد به ديگر حكومتهاي دنيا برسانيد كه حكومت ايران را بفهمانند و يا ملامت كنند كه درحق ما مردم بلوچستان اينهمه ظلم نكند چون ما هم انسان هستيم و حق دفاع از خود را در مقابل ظلم داريم و در هر حال از خودمان دفاع خواهيم كرد. اينست حقيقت امر كه من خدمت شما بيان كردم و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته. (سخنان ملا کمال روی نوار ضیط صوت  بود  که از زبان بلوچی به فارسی ترجمه شده است).

          آنچه گذشت اظهارات ملا كمال صلاحزئي بود كه در جواب معاون سياسي امنيتي استانداري سيستان وبلوچستان كه از طريق بي بي سي پخش شده است به اطلاع مردم رسانده است تا حقيقت ماجرا را آنطور كه بوده است بدانند.

          علاوه بر اظهارات حاجي ملا كمال شاهد اظهارات حاجي حسن صلاح زئي يكي از بستگان ايشان در مصاجبه اش بوديم كه مجموعا بيست و دو روز تحت شكنجه يك افسر انتظامي بنام حميد آقائي بوده تا اعتراف كند كه قاچاقچي مواد مخدر است. شكنجه هائي را كه بايشان داده اند مو را بر تن هر آدم با وجداني راست ميكند و انسان در قرن بيست ويكم متوجه آنچنان حقايق تلخ و تكان دهنده اي از سوي مامورين جهوري اسلامي ميشود كه سراغ آنرا فقط  در داستانهاي مربوط به قرون وسطي ميشود يافت اما براستي چه باعث شده است كه امروز در هزاره سوم از تمدن بشري مردم بلوچ باز هم متحمل چنين شكنجه هاي ضد انساني هستند و براستي اين رفتار غير انساني مامورين جمهوري اسلا مي با مردم بلوچ و اهلسنت ريشه اش در كجاست و اينها به چه دليل با اين  مردم كشور خود اينقدر غير منطقي و خصمانه رفتار ميكنند؟ و علتش چيست كه ذهن هر فارس حكومتگر نسبت به مردم بلوچ پر از خصومت و كينه و منافقت است و پس از اينهمه سئوالات كوچك كوچك كه به ذهن انسان ميرسد بطور ناخودآگاه يك علامت سئوال درشت در وسط مغز انسان راست ميايستد كه: چرا بايد چنين بودن ؟ براي جيفه دنيا حقايق را نديدن؟ همه دربند خود بودن، خود ناكاره را هردم پرستيدن؟ بصورت آدمي اما به سيرت گرگ بودن، نوال ديگران خوردن، شكم را گنده كردن؟ همه در فكر چاپيدن، براي خود نهادن يا به جباران سپردن؟ آخر، چرا بايد چنين بودن؟ تو انساني مامور رژيم، چرا اينرا نميداني، كتاب آدميت را چرا هرگز نمي خواني، چرا هردم اسير نفس و شيطاني، چرا در سلك گرگاني؟ تو انساني تو انساني، چرا هرگز كتاب آدميت را نمي خواني؟ چرا حق را نميداني ابن بشر!   چرا خالي ز وجداني؟

          در رابطه با تخريب گورناگ چنين استنباط ميشود كه جناحي خودسر از متوليان رژيم از مدتها قبل در فكر تخريب مدرسه ديني گورناگ و مركز اصلاح اجتماعي حاجي ملا كمال خان صلاح زئي بوده اند و براي اينكه تخريب اين مركز ديني مردم بلوچستان را عصباني و برانگيخته نكند دستگيري حاجي حسن وشكنجه شديد ايشان براي گرفتن اعتراف كه ايشان مواد مخدرفروش است همزمان با توطئه تخريب گورناگ انجام شده ا شت تا افكار عمومي را قانع باين امر كنند كه دولت يك مركز مواد مخدر را تخريب  كرده است و نه يك مركز ديني و اصلاح اجتماعي را. طراحان تخريب گورناگ مسئول مواد مخدر سازمان ملل متحد را هم از قبل در جريان گذاشته اند كه ميخواهند يك مركز بزرگ تجارت و حمل و تقل مواد مخدر را نابود كنند تا در زير اين پوشش نادرست و فريبكارانه فرياد نارساي مردم هميشه تحت ستم اين منطقه را طوري خاموش كنند كه نه تنها آب از آب تكان نخورد بلكه لقب قهرماني مبارزه با مواد مخدر را نيز از سازمان ملل بگيرند و در عين حال كسي هم براي اين مردم بي خانمان شده دل نسوزاند و بفكر همدردي و همبستگي نيفتد.  سوم اينكه آنها مطمئن بوده و دانسته اند كه اين مردم هنوز يك سيستم فاعي قانوني از خود ندارند لذا قادر به دفاع از خود و احقاق حق نخواهند شد و اين جنايت بزرگ شان بسادگي ماست مالي خواهد گشت. اين پيشرفته ترين راه بهره برداري از منافقت است كه مسئولين رژيم جهموري اسلامي بحمدالله در آن مهارت و تخصص كامل دارند چون مي بينيم كه با يك تير سه نشان زده اند. پس زنده باد منافقت بنام اسلام.
          وقتيكه تجزيه و تحليل محرمانه بخشدار وفادار به رژيم را كه بطور دزدكي به بيرون درز كرده و بدست ما هم رسيده است بر رسي ميكنيم می بينيم كه مطالب آن با گزارشي كه معاون سياسي امنيتي استانداري سيستان وبلوچستان به بي بي سي داده است كاملا فرق دارد. در گزارش معاون استاندار حرف از برخورد با قاچاق چيان مواد مخدر است ولي در گزارش و تفسير محرمانه درویش ناروئی بخشدار راسك ار منطقه نه تنها كه ايشان هيچ اشاره اي به مواد مخدر نميكند بلكه حقيقتي جاندار وبرجسته از نا رضايتي مردم و مبارزات شان بوسيله گروههاي مقاومت در ادوار مختلف نظر خواننده را بخود جلب ميكند. در رابطه با گورناگ اظهارات ايشان حاكي از اين امر است كه ملا كمال و صوفي حسين افرادي سياسي هستند و ممكن است روزي تبديل به شاخه نظامي علماي اهلسنت منطقه هم بشوند و نميگويد كه اينها فعلا قاچاق چيان كوچكي هستند و شايد روزي تبديل يه قاچاق چيان بزرگي بشوند و ضمنا منطقه را آبستن حوادث مي بيند حوادثي از نوع سياسي و خطرناك! پس تخريب روستاي گورناگ نه به دليل يك حادثه بوده و نه بدليل حركت خودسرانه چند مامور و نه به دليل يك مركز مواد مخدر، بلكه بدليل يك برنامه كاملا حساب شده سياسي بوده تا امنيت و آرامشي را كه مردم اين روستا تحت سرپرستي انسان خير انديش و نيك خواهي مثل حاجي ملا كمال خان در منطقه خود بوجود آورده بودند متلاشي نمايند تا حركت مصلحانه و پر امن و پر بار اين منطقه به ديگر مناطق بلوچستان سرايت نكند چون مسئولين امنيتي حكومت كه در حقيقت خود هميشه مسئول نا امن كردن منطقه بوده و هستند با درايت و كفايتي كه حاجي ملا كمال در امن نگه داشتن منطقه خود بخرج داده است موفق به نا امن كردن اين منطقه نشده و نتوانسته اند مردم اين منطقه را با شيوه هاي مختلف به جان هم بياندازند و از ميان آنها براي خود جاسوسان و خبرچيناني درست كنند و يا از بعضي ها بقول ملا کمال تحفه، هدايا و حق حساب بگيرند.  مسئولين به اصطلاح امنيتي استان پس از فكر كردن و بررسي زياد به اين نتيجه رسيده اند كه اين روستا را با بهانه اي قانون پسندانه تخريب كنند و مردم آنرا بي خانمان و دربدر نمايند تا بدين ترتيب بزعم خود درس عبرتي داده باشند به تمامي مردم بلوچستان در نقاط ديگر تا براي نجات خود از مصايب نا محدودي كه همين مسئولين امنيتي براي آنها بوجود آورده اند از راهي كه ملا كمال خان رفته است نروند. وقتيكه اظهارات حاجی ملا كمال را در مقابل اظهارات معاون سياسي امنيتي استانداري كه به بي بي سي داده است بر رسي و مقايسه ميكنيم اين حقيقت كشف ميشود كه تخريب گورناگ به دلايل سياسي بوده است و نه به دلايل ديگري و از جمله به دليل تجارت مواد مخدر. ملا كمال خان با وضوح كامل این سياست خصمانه و نا عاقبت انديشانه کارگزاران رژیم را محكوم كرده و ميگويد كه او به اندازه خود يكفرد سياسي بوده و هيچكسي از مردم بلوچستان نميتواند گواهي بدهد كه او يك مواد فروش بوده است بلكه او به نيكنامي و شهرت نيك خود وثوق كامل دارد و بدون تزلزل خاطر معتقد به آينست كه همه مردم خواهند گفت كه ملا كمال انساني صلح دوست و مصلح و حق طلب است و اين حمله رژيم و تخريب روستايش را فقط به دليل فعاليتهاي حق طلبانه اش ميداند كه رژيم ضد عدالت تحمل آنرا نكرده است و ميگويد كه اين اقدام غير انساني فقط بخاطر دستگيري و زنداني كردن او صورت گرفته كه برنامه اي از پيش ساخته و حساب شده بوده است و نه يك واقعه فوري و حادثه اي. از طرفي ديگر او در يك گفتگوي حضوري اظهار داشته است از اينكه معاون سياسي امنيتي استانداري ايشان را فردي مواد فروش معرفي كرده  و به آبرو و شخصبت اجتماعي او بطور ناجوانمردانه و بي پروا حمله كرده است سخت ناراحت و عصباني است و ميگويد تا از او رفع تهمت و اعاده حيثیت نشود آرام نخواهد نشست و دريافت خسارتهائي كه به روستاي گورناگ وارد شده و رقمي حدود يك مليارد و دويست و پنجاه مليون تومان است تقاضاي بعدي او خواهد بود چون او معتقد است كه آبروي انسان مهمتر از مال است. مال ميرود و ميآيد ولي آبرو كه رفت ديگر نمي آيد. پس تخريب گورناگ نه به دليل مبارزه با مواد مخدر بلكه بد دليل سياسي و برنامه هاي خصمانه اي بوده است كه جناح خاص و معلوم الحالي در نظام با مردم بلوچ و مسلمانان اهلسنت داشته و دارد لذا فاجعه گورناگ بر خلاف محاسبات غلط برنامه ريزان تنگ نظر نظام نه تنها كه منظور مسئولين امنيتي را تامين ننموده و مردم بلوچستان را مرعوب و وحشت زده نكرده است بلكه هزاران نفر مردم ناآگاه و بي خيال را به تفكر واداشته است كه خود ميتواند سرفصل جديدي در تاريخ مبارزات حق طلبانه مردم بلوچ و اهلسنت ايرن باشد كه با ادامه آن مردم هميشه تحت تبعيض و تحقير شده بلوچ و غير بلوچ انشاء الله با توكل به الله مقتدر به تمامي حقوق سياسي ومذهبي شان خواهند رسيد چون گفته اند كه جوينده يابنده است.


          در اينجا به نامه اي كه حاجي ملا كمال خان صلاحزئي  براي آقاي خاتمي رئيس جمهور اصلاح طلب و حامي قانون مند كردن مملكت و طرفدار عدالت اجتماعي فرستاده است توجه ميكنيم كه ابعاد ديگري از موضوع را روشن ميكند و آن اينكه مسئله گورناگ هيچ ارتباطي به مواد مخدر نداشته و از فحواي نامه ايشان پيداست كه مردم اين منطقه از تبعيض و زورگوئي ماموران نظام سخت به تنگ آمده اند و براي احقاق حق جهت رسيدن به حقوق اساسي و سياسي اجتماعي خود دست به فعاليت هاي محدود قانوني زده اند كه همين مقدار فعاليت محدود آنهم در چهارچوب قانون به مزاج سياست گزاران مستبدالذهن جناح ضد قانون سازگار نيامده و دست به اقدامات خشن وتندي نظير تخريب گورناگ را زده اند كه زهر چشمي باشد براي ديگران ولي نه تنها اينكه اين زهر چشم در مردم ايجاد هيچگونه ترس و وحشتي نكرده بلكه همان ترس سابق را از جسم و جان آنها خارج كرده است تا جائيكه ملا كمال خان اين واقعه را با لحني اعتراض آميز و با جرات به فاجعه اي تشبيه ميكند كه يهود هم تا كنون با مسلمانان فلسطين نكرده و متعجب شده است كه يك حكومت مدعي اسلام چطور يك چنين حركت شنيع و آبرو ريزانه اي را با مردم مسلمان كشور خود كرده است!؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر