۱۳۹۴ فروردین ۲۷, پنجشنبه

قسمت هفتم : تحلیلی از عملکرد رهبری در نظام اداری اهلسنت بلوچستان


بنام الله مقتدر
قسمت هفتم:
تحلیلی از عملکرد رهبری در نظام اداری اهلسنت بلوچستان

         با عرض سلام  و تقدیم مراتب ادب و احترام به ساحت بسیار محترم حضرت شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید حفظه الله رهبر گرامیقدر، ملت شریف و تحت ستم بلوچ و همه  حامیان حق و عدالت،  دنباله این مبحث حساس را ادامه میدهم و از الله مقتدر و هدایتگر مسئلت دارم آنچه را که حق است و بنفع ملت تحت ستم بلوچ که بخشی از امت مسلمه در سطح جهان است بر ذهنم جاری بفرماید تا در اینجا بیان کنم تا موجب تغییراتی شود که به اقتدار رهبری این جامعه  و احیای عدالت در این منطقه از کشور عزیزمان که نامش بلوچستان است به انجامد:

        در قسمت گذشته این مبحث یکی از کارهای رهبری که که باید مورد توجه قرار میگرفت و بعنوان یک حربه دفاعی بسیار موثر  برای حفظ حقوق ملت خود از آن استفاده میشد مسئله انتخابات ریاست جمهوری  و مجلس بود که با شرکت  پر شور خود در آن  به حکومتهائی  مشروعیت بخشیدند که همه برنامه های شان  ضد منافع ملت بلوچ بوده است  و رهبری جامعه بلوچ از این قضیه بسیار مهم نتوانسته است با شرکت نکردن در این انتخابات  بهره برداری لازم را به نفع ملتش بکند و امتیازات لازم را برای بر قراری عدالت در جامعه اش از آنان بگیرد و نتیجه این غفلت  همین وضع بغرنجی شده است که برای خود رهبر و ملتش بوجود امده است که در نتیجه آن  ایادی این نظام زورگو  در بلوچستان چنان خودسر و خودمختار و سلیقه ای عمل میکنند که گوئی این جامعه اصلا رهبری ندارد.  پس یکی از حربه های بسیار قوی و مسالمت آمیز برای حفظ حقوق خود  بایکوت کردن انتخابات  رهبری، ریاست جمهوری و مجلس است که از سوی رهبران جامعه بلوچ از این پس  با جدیت کامل می باید  به اجراء درآید در غیر این صورت آش همین و کاسه همین خواهد بود و رهبران جامعه ما در انجام وظایف رهبری خود در آینده  عاجز تر و نا توان تر خواهند شد.
         دیگر اینکه  کنترل دقیق در آمد های مربوط به بیت المال که متعلق به  ملت است امری لازم است تا  در جاهائی که برای جامعه مفید تر است  بر اساس اهمیت امور مصرف گردد و این یکی از مسئولیت های بسیار مهم و سنگین  رهبر در یک  جامعه اسلامی است که متاسفانه در جامعه ما  به  روشی مثبت  و مفید به آن عمل نشده است. این حرف یعنی چه  و چه دلیلی برای اثبات آن در دست است؟  دلیل واضحش وضعی است که جامعه ما امروز گرفتار آنست  و آن اینکه  رهبران ما خود را مجبور می بینند که چشم بر خیلی از مظالم این حکومت  ظالم به بندند و رفتار منفعلانه ای در برابر آن داشته باشد و نه تنها که هیچ اعتراضی بر علیه جنایاتی که توسط مامورین خود سر این نظام میشود نمی کنند می بینیم که  گاها به ستایش این حکومت ظالم هم می پردازند و نه تنها این  بلکه خیلی عجیب تر اینکه  بر علیه  حامیان حقیقی خود رای منفی صادر می کنند و رفتار مجاهدانه و فداکارانه  آنان را به شدت محکوم می نمایند و این وضع بسیار آزار دهنده ای است که می دانیم رهبران ما در آن قرار گرفته  اند و هیچ شکی نیست که از این وضع رنج هم می برند.  اگر درآمد های بیت المال در جای درست و ضروری مصرف میشد این وضع پیش نمی آمد و رهبران  ما  با  پشتیبانی  مبارزین و جوانان فداکار ملت خود رفتار ضد انسانی و ضد اسلامی عوامل خودسر این حکومت را کنترل و متوقف  می کردند  و اجازه نمی دادند که چنین رفتار های تحقیر آمیز و ظالمانه ای بطور روتینی و روزمره  در حق ملت شان بشود.

          رهبران دینی جامعه ما به جز از کمکهای مردمی که همه به سوی مساجد و مدارس دینی و آنها سرازیر بوده  است بخاطر غفلت هائی که  در امر رهبری خود داشته اند نتوانسته اند منابع مالی موثر دیگری برای کنترل امور جامعه خود به وجود آورند و این ضعفی است که در کار شان بطور نمایان دیده میشود.  اما آنچه را که از کمک های مردمی بدست شان رسیده است  این  سئوال را به میان می آورد که آیا  با رعایت  الاهم فالاهم  به مصرف رسیده  است یا نه؟ جواب منفی است چون کارهائی که باید بعدا و در آخر انجام میگرفت با صرف هزینه های هنگفت  آول انجام داده اند و کارهائی که باید از اول انجام می گرفت چون مورد توجه نبوده است اصلا انجام نگرفته است  و این سبب تضعیف رهبران ما و جامعه شان شده است.  بهمین دلیل واضح است که رهبران ما  حالا خود را  مجبور می بینند  که خیلی منفعلانه و بیش از حد محتاطانه با  دستگاه ظلم  رفتار کنند و به این امر که جامعه شان زیر مشت و لگد و توهین و تحقیر مشتی اراذل  و اوباش خودسر و خودمختار و ضد بشر قرار گرفته است کاری ندارند و این ظلم و زورگوئی را که در حق ملت شان  به اوج خود رسیده است مجبور هستند گاهی ستایش هم بکنند  و این وضع آزار دهنده ای است که برای خود و ملت شان به وجود آورده اند و معلوم نیست این وضع  تا  کی ادامه پیدا می کند؟ اما می دانیم که چاره جوئی برای تغییر این وضع کار رهبر و رهبران جامعه ما است و برای نجات لازم است که ترک روش های قبلی کنند.
            در پُست های آینده مصارف غیر ضروری بیت المال را که سبب تضعیف رهبر و یا رهبران دینی  ملت بلوچ شده است بیان خواهم کرد و امیدوارم که موجب دلخوری کسی نشود  چون هدف دیگری جز نجات از این وضع ذلت بار در کار  نیست و همه اش هم فقط بخاطر کسب رضای الهی است و لا غیر.
          تا اینجا متوجه سه فاکت مهم  که سبب تضعیف رهبری جامعه بلوچ شده است شده ایم: 1-  غفلت از اهمیت هویت خدادادی و ترویج نکردن آن در میان مردم خود .  2-  رای دادن بدون قید و شرط  و تائید  مشروعیت  حکومت هائی که  جز اجحاف و ظلم  و تجاوز به حقوق ملت بلوچ هیچ برنامه  دیگری نداشته اند .  3-  مصرف  بیت المال  در جاهای غیر ضروری و غیر مفید. خیلی واضح است که تکرار این نواقص توسط  رهبری جامعه مان در آینده  سبب نابودی این ملت خواهد شد و دین و سرزمین ملت مسلمان بلوچ با این گونه رهبری منفعلانه  از دستش خواهد رفت.
        تا  قسط بعدی این مبحث،  همه شما را ضمن ادای احترام مجدد به الله  می سپارم.  سالم و عدالت خواه و متوکل به الله مقتدر باشید،
محمد آرمیان

دبیر کل -  نهضت عدالت بلوچستان ایران

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر