۱۳۹۴ فروردین ۲۳, یکشنبه

قسمت دوم : تحلیلی از نظام اداری اهلسنت در بلوچستان ایران



بنام الله مقتدر
قسمت دوم:  تحلیلی ازنظام رهبری اهلسنت در بلوچستان ایران

        این را به اطلاع همه برسانیم که علمای کرام ما  محترم ترین قشر جامعه ما هستند فقط به دلیل اینکه پاسدار دین مبین اسلام و مروج قرآن کریم  کلام الهی در میان مردم ما بوده و هستند. اگر کوشش  و همت  همین علمای ما نبود هیچ شکی نیست که  مردم ما از دین بطور کلی بیگانه میشدند و حتی همین ده سوره ای را که باید در نمازهای شان بخوانند هم  نمی دانستند پس با تمام نواقصی که در بقیه قسمت های مسئولیت شان به چشم میخورد باز هم احترام شان در اعماق قلب ما جای دارد و ما هیچ گونه بی احترامی و حمله ناروا نسبت به ذات و شخصیت آنها را از سوی هیچ مغرض و معاندی  تحمل نخواهیم کرد  و عکس العمل جدی نشان خواهیم داد. آنچه را که بنده در اینجا می نویسم حمله به شخصیت آنها نیست بلکه  یاد آوری  بسیار شفاف و همراه با احترامی است که در بعضی از قسمت های مربوط به امور رهبری به آن توجه نشده است و نتیجه اش همین وضع وحشتناکی است که امروز هم ملت ما و هم خود رهبران ما  با آن مواجه شده اند و برای برون رفت از این وضع آزار دهنده و نا مطلوب نیاز به تدابیر محتاطانه دیگری هست که رهبران در مورد آن باید فکرمند شوند و دین و سر زمین خود را از تباهی و بربادی نجات داده  و دست عوامل متجاوز را از سر خود کوتاه نمایند و این نیاز به همتی بلند و فداکارانه و حرکتی مردانه  دارد و فقط با حرف و گفتمان و جلسه گرفتن  نتیجه نمی دهد. عده ای که بنحوی از مزایای این رژیم ظالم برخوردار هستند میگویند که خشونت و جنگ و کشتار عملی غیر انسانی و خلاف قوانین اسلام است  و مردم مسایل و مشکلات خود را باید بطور مسالمت آمیز و از طریق گفتتمان حل کنند و استفاده از زور و اسلحه محکوم است.  این حرفی است که حامیان این نظام ظالم میزنند و اینها هیچ توجهی به آنچه که در جامعه ما اتفاق می افتد ندارند. اینها فراموش کرده اند که اینجا بلوچستان محل زندگی طبیعی و آبا ء اجدادی مردم بلوچ است و این رژیم تمام حقوق انسانی و خدادادی را از این مردم سلب کرده است و همه امور اداری و غیر اداری  این استان را بدست کسانی داده است  که بلوچ و متعلق به این منطقه  نیستند و بهمین دلیل بطور بی رحمانه ای مردم اصیل را تحت فشار و رفتار تبعیض آمیز خود قرار داده اند و حالا سی و شش سال از رفتار ظالمانه و تحقیر آمیزی که در حق این مردم شده است با روش مسالمت آمیز و به اصطلاح گفتمان و نامه نگاری سپری شده است  ولی نه تنها که هیچ نتیجه ای نداده است بلکه  آنها از این روش مسالمت آمیز حد اکثر سوء استفاده را کرده و با محکم کردن پایه های قدرت خود در این منطقه  بر میزان ظلم و زورگوئی خود افزوده اند و هیچ شکی نسیت که  این روند ظالمانه تا نابودی کامل ملت بلوچ ادامه خواهد داشت لذا حالا این روش مسالمت آمیز بی نتیجه از نظر مردم تحت ستم بلوچ محکوم است و هرکسی که طرفدار و حامی این روش باشد ما او را عامل و کارگزار این رژیم ظالم و بی منطق و دشمن ملت بلوچ میدانیم.  

        در مورد نقش یک رهبر ما مطالعات زیادی کرده ایم و متوجه این حقیقت شده ایم که فقط رهبرانی در کار خود موفق بوده اند که  مواظب همه جوانب امر رهبری بوده  و در مقابله با توطئه های  دشمنان خود  مسئله " اَلاهَمُّ  فَالاَهمّ "  را در برنامه رهبرانه  خود رعایت کرده اند و از هیچ سوئی به دشمن اجازه نفوذ در محیط و امور زندگی خود را  نداده اند و خیلی آهسته و پیوسته و موفق به جلو قدم برداشته و استقلال و امنیت خود را هم زمان  در ردیف دیگر ملت های پیشرو حفظ کرده اند. ایا رهبران ما هم چنین کرده اند؟  خیر جواب منفی است. رهبران ما ذهن شان فقط به یک بُعد محدود متمرکز بوده و ابعاد دیگر رهبری  را دور از نظر داشته و اصلا به آن توجهی نکرده اند و به این میگویند غفلت که نتیجه اش شده است همین حالت پر ذلت، حالتی که بسیار رنج آور شده است برای این ملت، ملت بلوچ.

        در حدیثی رسول الله صل الله علیه وسلم ارشاد میفرماید که : آنچه امت مرا ذلیل و زبون و نا توان میکند  محبت  دنیا و کراهیت موت است.  ما با اینکه این حدیث را دیده ایم که سبب زبونی و ناتوانی میشود ولی پروای آن را نکرده ایم و گرفتار بیش از حد  حب دنیا و کراهیت از موت شده ایم  و آرزوهای مان در این دنیای دون و فانی مثل ارزوهای کفار شده است که دنیای مان بهر قیمتی که شده است باید  در عافیت بگذرد و در راه تنفیذ واقامه احکام دین خاری هم به پای مان نخلد و تحمل ضربه های شمشیر جای خود دارد. آیا در زندگی رسول اکرم و اصحاب کرامش نشانی از حب دنیا و تجمل دیده میشود؟ اگر میگوئید نه،  پس بدانیم که زندگی مان با زندگی رسول اکرم صل الله علیه و سلم و اصحاب کرامش هیچ مشابهت و انطباقی ندارد و همین نوع زندگی متجملانه و پر آسایش  سبب اینهمه ضعف و نانوانی در مقابل دشمن دین و سرزمین مان شده است و تنها راه نجات از این وضع اینست که برای مدتی دست از این زندگی پرعافیت برداریم  و خود را کمی به زندگی سخت عادت دهیم  وگر نه روز بهی در کار نخواهد بود و هر روزی که میگذرد از روز قبل بدتر خواهد شد.

اگر ایرادی به این گفته های بنده هست لطفا با اقامه دلیل آنرا در کامنت های خود در فیسبوک توضیح دهید تا بنده این متن را در هر جا که نیاز به اصلاح داشته باشد اصلاح کنم  و گرنه اجازه میخواهم که بقیه حرفهایم را در این رابطه در قسمت بعدی ادامه دهم.
        توضیح:  عده ای از عوامل اطلاعاتی رژیم در فیسبوک سعی دارند که این گفته ها را به عنوان نوعی بی احترامی نسبت به علمای کرام مان جلوه دهند و از آن بهره برداری منافقانه کنند  ولی چنین نیست و در این مبحث هیچ غرض و عنادی در کار نیست و حمایت از علماء مان که ورثة الانبیاء هستند یک فریضه است برای تک تک افراد جامعه اسلامی مان و ما به هرکسی که در حق علمای مان اهانت کند  برخورد شدید خواهیم کرد. چنانکه بر خورد شدید بنده را  در مقابل اهانت بی شرمانه و مغرضانه  فردی که بنام نقاد بلوچ خود را ظاهر کرده بود و حمله کوردلانه ای به شخصیت حضرت مولانا عبدالرحمن چابهاری حفظه الله  کرده بود دیدید پس ما نه تنها  که خود به علمای کرام مان حمله نخواهیم  کرد به هیچ کس دیگری هم  اجازه چنین کاری را نخواهیم داد و با آن برخورد جدی خواهیم کرد  و آنچه را که بنده  در این مبحث می نویسم و بطور قسط وار ادامه خواهد یافت فقط  به منظور ایجاد تغییری است که منتهی به نجات ملت بلوچ از این وضع ذلت آمیز شود.
با حفظ احترام به همه درخواست دعا دارم،
محمد آرمیان
دبیر کل
نهضت عدالت بلوچستان ایران

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر