بنام الله مقتدر
قسمت هشتم:
تحلیلی از عملکرد رهبری در امور اداری اهلسنت
بلوچستان
با عرض سلام بهمه دوستداران حق و عدالت، دنباله مبحث عملکرد رهبری اهلسنت
را در بلوچستان ایران پی میگیریم. در هفت قسمت گذشته متوجه سه نقص و ضعف خیلی مهم در عملکرد رهبری ملت
بلوچ در بلوچستان ایران شدیم :
الف)
غفلت از اهمیت هویت خدادادی
ب) شرکت کردن بدون قید و شرط در
انتخابات حکومت مرکزی و تقویت سلطه آن بر خود
پ) اجرای امور بدون در نظر گرفتن الاهم فالاهم آن
یکی از وظایف رهبری جامعه آماده و
متحد نگه داشتن مردم خود در اجرای برنامه های عام المنفعه است تا مردم بطور مستمر
تحت کنترل دستگاه رهبری خود قرار
بگیرند و مجال منحرف شدن به سمت های دیگر
را پیدا نکنند، به عبارت دیگر یک نیروی
غیر خودی توان جذب آنها را در پیشبرد برنامه های خود نداشته باشد. به این امر بسیار مهم توجه لازم نشده است و می بینیم که اکثریتی از مردم ما ندانسته با دشمن خود همصدا و هم نوا هستند و بر ضد
منافع ملی خود با دشمن همکاری دارند و همین بی توجهی و سهل انگاری سبب تضعیف خود
رهبر و تشتت در جامعه شده است.
در شرایطی که یک ملت هنوز آزادی های اساسی خود را بدست نیاورده و تحت سلطه ملتی دیگر با رفتار دشمنانه قرار
دارد لازم میشود که رهبر ملت تحت سلطه مردمش را به ساده زیستی تشویق نماید تا در
زیر بار یک زندگی تجملاتی فلج و زمین گیر نشوند و هر لحظه که نیاز به مقابله با یک برنامه دشمن باشد بدون هیچ عذری بلا درنگ وارد مبارزه شوند و از این بابت خود رهبر باید
الگو باشد و مردم از زندگی ساده و آماده
به مبارزه او تقلید کنند ولی می بینیم که
به این امر خیلی مهم اصلا توجه نشده است چون زندگی خود رهبر بیش از حد تشریفاتی و تجملاتی شده
است و این در شرایطی است که مردم
ما هیچ پشتوانه قانونی برای حفظ صیانت خود
ندارند و با اندک بهانه دشمن تمام زندگی شان مصادره میشود و یا طبق میل یک مامور
خودسر دشمن افراد ملت مان خیلی راحت به گلوله بسته می شوند و صدائی هم در نمی آید
در چنین شرایطی رهبر باید زندگی
تشریفاتی و تجملاتی را برای خود حرام
بداند. قبل از رسیدن به آزادی های اساسی مردم ما چرا
باید گرفتار و معتاد یک زندگی تجملاتی شده
باشند که متعلق به ملت های آزاده و خودمختار است و همین نوع
زندگی عافیت طلبانه است که مردم
مان را بطور کامل محتاط و بزدل و ناتوان
کرده است و این هم یک غفلت بزرگ است که به خاطر عدم توجه رهبر به آن در جامعه رشد کرده و سبب تضعیف این ملت شده است. این یک حقیقت است که یک ملت عافیت طلب هرگز به
خودسروری نخواهد رسید و مجبور به ادامه یک زندگی غلامانه و چاپلوسانه و مداحانه
خواهد شد که در شان ملت بلوچ نیست، ملتی که
تاریخ شجاعتش را ستوده است و حالا
این ملت شجاع در طول تاریخ به چه دلیل اکنون باید اینهمه وامانده و ناتوان و ستایشگر دشمن خویش
باشد تا او را با چاپلوسی از خود راضی نگهدارد که با درست کردن بهانه ای توی سرش نزند!؟ هیهات
من الذله ...
یک رهبر حقیقی در یک ملت تحت سلطه حد اقل باید صد نفر از جوانان دلیر و جان برکف
خود را که هر لحظه آماده تقدیم جان خود باشند در اطراف خود داشته باشد تا بتواند از حقوق ملتش با قدرت دفاع نماید. ولی می بینیم که در برنامه های تشریفاتی رهبرمان کسانیکه ایشان را همراهی میکنند همه افراد چاق و چله
با لباسهای گرانقیمت اطو کرده و
عطر و ادکلن زده و اتومبیل های مدل بالا هستند که فقط برای پلو خوری و سیاهی لشکر و درست کردن یک
ابهت کاذب رهبر را همراهی میکنند و اغلب
فرصت طلبانی بیش نیستند تا از موقعیت رهبر بنفع خود سوء استفاده ای بکنند و پر
واضح است که این جماعت عافیت طلب در وقت ضرورت با درست کردن بهانه ای غیب شان
میزند. چرا نظام رهبری یک ملت بشدت تحت ستم گرفتار چنین وضع تشریفاتی بی فایده و پر
خرجی شده باشد!؟ علتش اینست تفکری که درد ملت در آن دیده شود و رهبر نگران معضلات
و گرفتاری های ملت خود باشد هنوز در برنامه های روزمره ایشان مشاهده نمی شود و این سبب شده است که مصرف
در آمد های بیت المال که برای بهروزی ملت است به ترتیب الاهم فالاهم انجام نگیرد و
بطور عمده همین عملکرد سبب تعضیف رهبر مان
و ملتش شده است که امری نگران کننده است.
ما همه
ساله شاهد یک جشن با شکوه و پر خرج بنام جشن ختم بخاری در بلوچستان هستیم که مبلغی
نزدیک به یک ملیارد تومان از محل بیت المال در برگزاری این جشن ها مصرف میشود آیا
برگزاری چنین جشن پر خرجی در یک جامعه بتمام معنی تحت ستم لازم است و یا جواز شرعی دارد!؟ آخر در کجای قرآن و یا احادیث
رسول اکرم برای بر گزاری چنین جشن هائی اشاره ای شده است که فرزندان امت مسلمه پس از
اتمام روخوانی کتابی بنام " صحیح بخاری " اقدام به برپائی یک چنین جشن
پر خرجی بنام جشن ختم بخاری کنند. این یک رسم جدید و بدعت محض
است که در طول زندگی سلف صالح سابقه ای ندارد و جزء هیچ یک از عبادات نیست و تنها
تشریفات با شکوهی است که نظیرش را فقط شاهان متکبر برای نشان دادن ابهت خود برگزار
کرده اند و چنین تشریفاتی در زندگی انبیاء مشاهده نمیشود. همین برنامه های غیر
ضروری و بی فایده است که سبب تضعیف رهبر
گرامیقدر مان شده است و خود را مجبور می بیند که برای راضی نگهداشتن دشمن اقدامات
مجاهدانه و قهرمانانه ملت خود را که پشتیبانان حقیقی او هستند محکوم کند و خود را
تحت سرزنش وجدان قرار دهد.
این پُست را برای اینکه طولانی و خسته کننده نشود در همینجا تمام میکنم و
تا پست بعدی همه خوانندگان گرامی را به الله مقتدر می سپارم تا بر توکل بر ذات
مقتدرش آماده تغییری مثبت شوند و با توکل
به قدرت نا محدود خالق به رهبر گرامی مان
اطمینان دهیم که تا آخرین نفس در کنار او خواهیم بود و تنهایش نخواهیم گذاشت تا
این تغییر لازم را که منتج به نجات و سربلندی ملت مسلمان بلوچ خواهد شد رهبری بفرمایند. ان الله لا یغیر ما بقوم حتی
یغییروا ما بانفسهم. صدق الله العظیم.
طبق معمول پذیرای احترامات خالصانه ام باشید،
ممحمد آرمیان
دبیر کل -
نهضت عدالت بلوچستان ایران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر