۱۳۹۴ فروردین ۱۶, یکشنبه

نامه ای در جواب چرندیات امین باران یکی از خائنین ملت بلوچ



بنام الله مقتدر
بتاریخ: 16/ فروردین/1394 شمسی

آقای امین باران،
        شما چون مرتکب فضولی و رذالت شده  و حمله یهودانه و بیهوده  ای بما کرده ای لازم شد که چنین جوابی در این رسانه عمومی که همه ناظر بر رفتار و کردار ما و شما و همه هستند به شما بدهم تا همه آنهائی که مثل تو رذیلانه و احمقانه رفتار میکنند  بدانند که ما رفتار مان با اینگونه افراد چگونه است. لذا کله پوک  تو و دستیارانت را  متوجه مطالب ذیل میکنم:

1-  شما حمله تان را به بنده در رابطه با نامه  ای شروع کردید که من به رئیس اطلاعات ایرانشهر و مسئولین پرونده ام  که رفتار غیر عادلانه ای با بنده کرده بودند نوشته بودم و سرتا سر آن نامه یک دفاعیه بود از حقوق شخصی خودم و حقوق جامعه  تحت ستم مان و این نامه را نه تنها شما مزدوران نظام بلکه هزاران نفر دیگر هم  خوانده اند و من آنرا  به همین منظور بصورت عمومی منتشر کردم که همه آن را بخوانند و بدانند که ما در گیر چه نوع  مسایلی با حاکمان بر سرنوشت خود هستیم.

2-  اما  تو در آن نامه که هیچ ارتباطی به شخص تو نداشت و هیچ ذکری از شما در آن به میان نیامده بود چه چیزی باعث شد که تو در آن نامه به دنبال نخود سیاه بگردی تا بلکه چیزی به دستت بیاید که بتوانی با آن  به بنده حمله کنی؟ این حقیقت بر هیچ کسی دیگر پوشیده نیست که ما در حال یک مبارزه جدی با یک رژیم بی منطق و ضد عدالت هستیم و همه زندگی مان را بر سر این پیکار نابرابر مایه گذاشته ایم و حالا میخواهم بدانم که حمله شما به بنده به چه دلیل بوده است؟  ما باید بدانیم که این حمله ناروای تو فقط  به دلیل حماقت و رذالتت بوده است  یا اینکه مامور این رژیم دژخیم هستی که با این شیوه خاص سنگ راه و چوب لای چرخ مبارزین میخواهی بشوی؟

3- شما اعتراض عمده ات به اینست که چرا در خواست  150 ملیون تومان پول  از خامنه ای کرده ای  و بهمین دلیل سعی داری که بنده را به عنوان یک خائن معرفی کنی.  چقدر پست و بی شرف و هرزه هستی تو ای موجود منحوس از خدا برگسته. بی شرف  برو نامه  را یکبار دیگر بخوان و به بین که آیا  درخواست این پول را من  از خامنه ای به ازای خیانت در حق ملت خود کرده ام  یا اینکه از مسئولین پرونده ام در رابطه با تامینم تقاضای خسارت کرده ام که همه زندگی ام را فلج کرده اند؟  ای احمق آیا من  و یا هر کسی دیگری  حق دفاع از حقوق شخصی مان  را نداریم!؟
3- اعتراض بعدی ات اینست که چرا در نامه ام  به  خامنه ای احترام گذاشته و از  او بعنوان  مقام معظم رهبری یاد کرده ام و مثلا در نامه چرا به او فحش نداده ام. ای احمق الدوله و ای الدنگ بی شعور مگر تو کوری نمی بینی که از این هفتاد ملیون نفر در ایران حد اقل شصت ملیون نفر به او مقام معظم رهبری میگویند آیا همه اینها خائن هستند یا اینکه تو خیلی احمق و از مرحله پرت هستی ولگرد نامرد.  این بخاطر ترس و وحشتی است که سگ های خامنه ای در میان مردم بوجود آورده اند و هرکس که به او  بی احترامی کند بلا فاصله پاچه اش را میگیرند و هزار بلا سرش در می آورند  حالا اگر تو در یک سوراخ و دور از دسترس این مامورین آدمکش او  چهار تا فحش به خامنه ای و این و آن میدهی مثلا آدم انقلابی هستی، کثافت رذل  از خود راضی؟ حالا که من در نامه ام به خامنه ای گفته ام مقام معظم رهبری  شدم یک خائن و بزدل  و جاسوس و دشمن ملت و تو کثافت  شدی مثلا انقلابی و دلسوز ملت ای پست  بی غیرت و فرو رفته ذلت؟

4- من در تعجب هستم نامه ای که هیچ گونه ارتباطی بتوی احمق بی مایه  و بی شعور  نداره  به چه دلیل این همه آتش بجان تو زده و قرا ر و آرام را از تو گرفته است و عقل را از سرت پرانده و مجبورت کرده است که خود را در این رسانه رسوا کنی!؟ مگر نه اینست که تو با حمله بمن  خواسته ای  خودت را یک انقلابی معرفی کنی و بنده را به عنوان یک جای به ملت ای ناشی خوشحال از حماقت؟ گفته اند وقتی که بخت مگس بر میگردد به سوی دریا پرواز میکند و آیا تو که چینین پروازی کرده ای یک مگس نیستی؟

5-  اقای امین باران کامنت های تو و اون  رضا باصطلاح بزرگراده و اون  نقاد باصطلاح بلوچ و اون  مسلم باصطلاح شه بخش و اون مجید به اصطلاح شبندی بیانگر ماهیت کثیف شما هستند و همه تان بدون برو برگرد اطلاعاتی و مزدوران کثیف این رژیم ضد بشر هستید. ما تا کنون شاهد بوده ایم که  شما این چند نفر بیشترین حمله های تان به اهل دین و علمای کرام ما  بوده است چون منحوس و ضد دین هستید. شما  وقتی که پروای خالق تان را ندارید پروای مخلوق را  چگونه خواهید داشت و بدانید که خط قرمز ما  و تمامی افراد جامعه اسلامی ما دین و سر زمین ماست و کسانی  که به  دین و علمای ما  بنام انتقاد  حمله  مغرضانه می کنند از ما و از جامعه ما نیستند  و ما  اینها را دشمنان دین و سر زمین و ملت  خود میدانیم و بدون تعارف و پنهان کاری با اینها برخورد جدی می کنیم بهر قیمتی که تمام شود چون اینها چوب لای چرخ و سنگ بر سر راه ملت ما برای رسیدن به حقوق انسانی و حفظ دین شان هستند و یکی از کارهای ما برداشتن همین سنگ ها از راه و بدور انداختن آنهاست تا پیمودن  راه برای رهروان  بعد از ما هموار گردد.

5-  اقای امین باران تو بیش از حد  خودخواه و احمق و پرت از مرحله  هستی.  بخدا قسم که اگر دم دست من قرار میگرفتی  آن چنان سیلی محکمی  بر بناگوشت میخواباندم که صدای آن در تمام عمر در مغزت باقی می ماند. ما که همه زندگی خود را برای نجات ملت مان از این اسارت و حقارت و بدبختی  مایه گذاشته ایم بدانید دیگر  رعایت هیچ احمق فضول و کارشکنی را نخواهیم کرد.  خر فهم شدی آی از خود راضی مفلوک؟ وانگهی تو به سن من هم اعتراض داری که چرا هفتاد و پنج سال دارم. سن من دیگه چرا تو را ناراحت میکنه ای فضول بی مایه؟   سن حقیقی من اولا 75 سال نیست بلکه  65 سال است و هنوز هم با نیروی ایمانم چلغوزهای مشروب خور و هوسباز و  بی غیرتی مثل تو را با یک  دست از روی زمین بلند میکنم و دور سرم می چرخانم و محکم بر زمین می کوبم باور نداری بیا امتحان کن  روشن فکرک  عوضی خاک بر سر اطلاعاتی.

6-  این را هم  بتو احمق ترین  احمق های روی زمین  توضیح بدهم که همه آنهائی که در اداره اطلاعات و سپاه و ارتش و نیروی انتظامی هستند آدم های جنایتکاری نیستند و تعداد زیادی از اینها  در آغاز به این نیت  وارد این ارگانها شدند که فکر میکردند این یک نظام اسلامی است و عدالت را در کشور برقرار خواهد کرد و آنها به  قصد خدمت به ملت  وارد این ارگان ها شدند  و نه به قصد ظلم و خیانت  ولی  حالا که می بینند عدل  و انصافی در کار نیست دیگر دیر شده است چون  این انسانهای شریف  در لابلای چرخ دنده های این نظام  گیر کرده اند که  نه  راه  پس دارند و نه راه  پیش و حالا  اگر از اجرای حکم تمرد کنند همه زندگی خود و خانواده شان  به خطر خواهد افتاد  و خیلی بیشتر از دیگران در ترس و خطر و وحشت  زندگی میکنند پس چون در این اداره ها  هستند ما حق نداریم  همه را محکوم کرده و با یک چوب بزنیم و تو احمق قادر به درک این گونه ملاحظات انسانی نیستی امین باران احمق.  در میان همین مسئولین پرونده خودم در اداره اطلاعات که هفت هشت نفر با من در ارتباط  بودند سه نفر از آنها  خیلی خیلی آدم شریف  و چهار نفر دیگر خیلی رذل و بی شرف  تشریف داشتند  و این یک حقیقت است پس نمی توانیم همه را با یک چوب  منکوب کنیم که مثلا چرا در این ارگان و یا در آن ارگان حساس نظام  هستند.

7-  آقای امین باران،  این  دل خنجر خورده ام از دست تو  هی بمن می گفت  این را هم به  تو بگویم که لعنت بر اون  پدر و مادرت که موجود کثیف و بی شرف و مضر و منحوسی مثل تو را تحویل جامعه مان داده اند ولی جلوی خودم را گرفتم و این نفرین  را در حق آنها نکردم  بلکه  دارم  دعا میکنم که خداوند وبال و شرّ رفتار منحوس فرزندی مثل  تو را گریبان گیر آنها نکند و الله مقتدر عاقبت بخیر شان بفرماید. آمین.

8-  آقای امین باران،  این نامه ظاهرا خطاب به توی احمق بی شرف است،  ولی در واقع خطاب به تمام آنهائی است که بخواهند مثل تو بی شرفانه عمل کرده  و بصورت سنگ و چوب لای چرخ بر سر راه مبارزین جان بر کف ملت تحت ستم  بلوچ قرار بگیرند و یکی از کارهای جدی ما همین جمع کردن  آشغال ها و سنگ ها و مارها و عقرب ها و سوسمار ها از سر راه  فرزندان مبارز ملت بلوچ تا رسیدن به پیروزی است.
9-  پس از ظاهر شدن  نامه های کوبنده  بنده  به منظر عام  در فیسبوک  اداره  اطلاعات استان با دزدی هائی که کرده است به شدت دستپاچه شده  و با فرستادن شما ها  برای مقابله با بنده و خاموش کردن این فریاد عدالت خواهانه ام که اندکی از فریاد آزاد شده تک تک ملت سرکوب شده مان است تلاش مزبوحانه ای را شروع کرده است.  ای ابله های مزدور و اسیر در دست این رژیم  دژخیم من فریاد این ملتم، فریاد ملت بلوچ، ملتی که شما کثافت ها با گرفتن و بستن و شکنجه کردن و اعدام کردن و نشان دادن لوله تفتگ  فریاد شان را در سینه های شان خفه و فشرده کرده اید. شما این اندک فریاد رها شده را دیگر قادر نیستید که با این اتهامات ناشیانه و اراجیف احمقانه خاموش کنید این فریاد تا رهائی کامل  این ملت از ظلم و جنایت بعون الله ادامه خواهد یافت و ملت ما به زودی بپا خواهد خاست و همه شما  زالو ها و عقرب ها و مار ها و سوسمار ها  را از سر زمین خود بیرون خواهد انداخت.  آقای امین باران، تو خیلی احمق تر و ابله تر و بی مایه تر از آن هستی که به کمک این دستیاران ابله تر از خودت بتوانی این فریاد رها شده ی ملت بلوچ را با این تلاش مزبوحانه ات خاموش کنی. فعلا  رضا باصطلاح بزرگزاده و مجید شبندی را برای کمک بتو وارد صحنه کرده اند  و منتظر هستیم که ملا مجید البلوشی و نقاد بلوچ و مسلم به اصطلاح شه بخش و دیگرانی هم  بزودی سر و کله شان در این صحنه مبارزه بین عدل و ظلم و حق و باطل پیدا شود و همچون شما به مقابله با بنده بپردازند. ای احمق های از خدا برگشته من متوکل به خالقی هستم که نبض تمامی این کائنات در قبضه قدرت اوست و اوست که مرا در مقابل همه شما کثافت های بی دین محکم و استوار بر این کار واداشته است پس شما خیلی کوچکتر از آن هستید که با قدرت لایزال و نا محدود رب العالمین که من متکی به آن هستم مقابله کنید.  بدانید که در این نبرد همه تان  رسوا و نابود و تار ومار  خواهید شد و پیروزی نهائی از آن ملت قهرمان بلوچ خواهد بود و من فقط عضو کوچکی از این ملت بزرگ هستم، شیر فهم شدید ای فرو رفته های در لجن. 

 حرف های زیاد دیگر برای گفتن به شما مزدور های کثافت هنوز باقیمانده است ولی برای اینکه  این یاد آور نامه خیلی طولانی نشود فعلا در همین جا ترمز میکنم.

محمد آرمیان
بقول شما جاسوس رژیم 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر