۱۳۹۳ اسفند ۱۸, دوشنبه

سخنان خالق مقتدر را قبول کنیم یا سخنان دانشمندان را!؟



بنام الله مقتدر
بقلم : محمد آرمیان
بتاريخ: 18 اسفند 1393 شمسی

سخنان خالق هستی را قبول کنیم یا  سخنان دانشمندان را ؟

      گاهی  فکرم متوجه افرادی میشود که غرق یک خود بینی بزرگ  به عنوان روشنفکر هستند. سبب این خود بینی  هم همان کاغذ پاره ای است که با هزار حیله  بعنوان مدرک  تحصیلی دریافت کرده اند مثلا دکترا گرفته اند. مشاهده این را نشان میدهد که   مدرک  تحصیلی این روشنفکر جماعت هرچه بالاتر باشد گراف این خود بینی بالاتر میرود.
     
       این  افراد که در فریب روشنفکری خود بسر می برند  وقتی که حرفی میزنند برای پشتیبانی حرف خود سخن یا مقوله  یک دانشمند را بعنوان مثال می آورند ولی هیچ وقت از گفته های الله مقتدر،  خالق این عالم هستی و خالق خود  برای  به کرسی نشاندن  حرف شان مثالی نمی آورند.  چرا  که  اینها  فقط   در حوضه مادیات  به مقداری دانش محدود رسیده اند  و در حوضه  معنویات  هنوز دانشی حاصل نکرده اند و فعلا  در جهل مطلق ماده پرستی بسر می برند و مغرورند  از این  دانش سطحی خود.

      این  نوع روشنفکر جماعت  در مورد خالق خود و در مورد خلقت خود هنوز فکر نکرده و به عمق این قضیه اساسی و خیلی ضروری  نرفته اند. این به اصطلاح روشن فکر هنوز به این مقدار از دانش نرسیده است که بداند " دانش "  چیست و محل تولید آن کجاست و چگونه بدست می آید!؟


      به یک نفر می گویند که این دانشمند است چونکه مثلا  دستگاه میکروسکوپ  را ساخته  و به وسیله آن میکروب را که یک مخلوق خیلی ریز است آنقدر ریز که  با چشم دیده نمی شود دیده و کشف کرده است. خیلی خوب این یک کار مهم است  ولی این دانشمند هنوز به دانش اصلی در زمینه این انکشاف خود نرسیده است. چون او هنوز با قوه فکرش به این درجه از دانش نرسیده است که بداند این موجود به این ریزی که با چشم دیده نمیشود دارای آن چنان قدرتی است که می تواند پدر این دانشمند پوشالی را در بیاورد و در عرض چند  روز یا چند ساعت  به قبرستان به فرستد.  این دانشمند در دنیای مادی خود هنوز به  آن مقدار دانش نرسیده است که بداند این موجود ریز مقتدر را چه کسی خلق کرده است!؟ آیا این میکرب خودش  آنقدر عقل داشته است که خود را به این شکل بسازد!؟  پس دانش این دانشمند در این مرحله  کامل نیست چون هنوز نمی داند که سازنده و خالق این میکرب کیست و اصلا چه لزومی داشته است که این میکرب را خلق کند !؟  هرگاه به این مقدار دانش رسید میشود دانشمند چون فعلا  در جهل دنیای مادی بسر می برد و ما  اشتباها  به چنین شخصی لقب دانشمند میدهیم.  هر وقت خالق خود و این عالم هستی را به درستی شناختیم می شویم دانشمند.  این مدرک  لیانس و فوق لیسانس و دکترا را بگذارید روی کوزه،  آبش را هم  خنک نمی کند چون سرما و گرما مخلوقات الله مقتدر هستند و کارشان را بر اساس مدرک تحصیل انجام نمی دهند بلکه به فرمان خالق خود عمل میکنند.  بیائید خالق سرما و گرما را به شناسیم تا از این جهالت فریبنده  و غرور مدرک دکترای خود بدر آئیم و  به شویم صاحب دانش مفید و نجات بخش حتی بدون مدرک سیکل. یک سیکل نماز خوان که خالقش را به درستی می شناسد از یک دکترای بی نماز که خالقش را نمی شناسد موفق تر است چون این نماز خوان بی مدرک  پس از مرگ و زندگی ابدی خود به بهشت میرود و برای همیشه خوشحال و در عافیت  زندگی خواهد کرد  و دکترا ی بی نماز مان  که هنوز خالقش را به درستی نمی شناسد و به احکامش عمل نمی کند و بعنوان روشنفکر  ترجیح میدهد که به احکام کارل مارکس شیطان عمل کند پس از مرگ برای همیشه به جهنم سوزان پیش کارل مارکس خواهد رفت  و انتخاب نوع دانش و نوع زندگی از سوی خالق آزاد اعلام شده است و به این می گویند دموکراسی حقیقی و دانشمندان فرو رفته در جهل مرکب مان دموکراسی را متاسفانه  خیلی عوضی یاد گرفته اند. و ما علینا الا البلاغ.... 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر