غیرت چیست؟

بنام الله مقتدر

بقلم: محمد آرمیان

غیرت چیست؟

این کلمه را در فیسبوک نظر خواهی کرده بودم تعدادی از دوستان نظر شان را نوشته بودند بنده هم نظرم را در مورد این کلمه مهم در اینجا  اظهار میکنم:

"غیرت" کلمه ای است که جسم ندارد بلکه  یک حس است پس  شکل آنرا نمیشود بکسی نشان داد ولی در زندگی انسان ها نقش اساسی دارد.  غیرت کاری به دین ندارد آدمهای بی دین هم غیرت دارند. پس غیرت حسی است که در درون انسانها خوابیده است و فقط زمانی بیدار میشود که انسان در رابطه با حقوق اساسی اش مورد حمله و تجاوز قرار میگیرد. غیرت یک محرک است که انسان را تحریک به دفاع از حقوق خود میکند تا حمله و تجاوزی را متوجه او شده است دفع نماید. این حس در افراد مختلف فرق میکند در بعضی ها خیلی قوی و دربعضی های دیگر خیلی ضعیف است تا به آن حد که درموقع خطر هم بیدار نمیشود و انسان را تحریک به دفاع نمیکند در فرهنگ فارسی به چنین انسانهائی بی غیرت و بی بخار هم میگویند. به تعبیری دیگر غیرت  به معنی حساسیت هم هست که انسان هنگام مواجه شدن با حرکتی تجاوز کارانه حساس و عصبانی میشود و به دفاع از حقوق خود بر می خیزد حتی اگر جانش هم در خطر باشد. چنین انسانهائی را با غیرت میگویند. انسان با غیرت تجاوز به حقوقش را تحمل نمیکند و با تحریکی از سوی غیرت عکس العمل شدید از خود نشان میدهد و تا تجاوز پیش آمده را از خود دفع نکند آرام نمیگیرد و این گونه افراد انسان هائی با غیرت هستند که همیشه سر بلند زندگی میکنند و محیط زندگی شان تبدیل به محیطی آرام و بی دغدغه است. پس غیرت حسی است که انسان را به دفاع از حقوق اساسی و خدادادی خود وامیدارد. انسانهائی که حقوق شان مورد تجاوز قرار گرفته و حرکتی از خود نشان نمی دهند و یا  با  متجاوزین  به حقوق خود  رابطه دوستانه و سازشکارانه  بر قرار میکنند اصطلاحا "بی غیرت" میگویند. جامعه ای که پر از فساد و حق کشی و تجاوز به حقوق یکدیگر است جامعه ای است که غیرت در افراد آن مرده است چنین جامعه بی غیرتی هرگز روی آسایش و سعادت را نخواهد دید.  در چنین جامعه ای اگر کسی حقوقش از طرف یک آدم متجاوز و یا  یک نهاد زورگو مورد تجاوز قرار بگیرد  و بقیه افراد جامعه نسبت به این تجاوز بی تفاوت بمانند و عکس العملی برای دفاع از حقوق همنوعش از خود نشان ندهند حس غیرت در آنان مرده است و چنین جامعه بی غیرتی همیشه در معرض ظلم و تجاوز زورگویان قرار میگیرد. جامعه ما فعلا در چنین وضعیتی قرار دارد.  اگر حس غیرت مان را زنده نکنیم و به آنچه که از ظلم و زورگوئی و جنایت در محیط زندگی مان پیش میاید خوشامد بگوئیم  انسان هائی محکوم به غلامی و قبول ذلت خواهیم شد چنانکه شده ایم. چنین پیداست که  حس غیرت مان تا به امروز هنوز خوابیده است و حالا که ظلم در جامعه مان بیداد میکند  لازم است که این حس بیدار شود. بیائید حس غیرت مان را زنده کنیم و در مقابل ظلم و زورگوئی عکس العمل جدی و شدید از خود نشان دهیم تا پس از دفع ظلم از خود محیطی آرام و پر سعادت داشته باشیم.  این را بدانیم که  آدم های بی غیرت حق شان همیشه پایمال میشود و حق آدمهای با غیرت همیشه بر قرارمی ماند. آنهائی که با متجاوزین حقوق ملت خود بی تفاوت می مانند و با دشمن از سر سازش درمی آیند تا از این طریق پولدار و صاحب عزت شوند خائن به ملت  و دین و سرزین خود هستند این را بدانند. تعداد انسان های با غیرت در جامعه ما خیلی زیاد است بطور نمونه عکس چند نفر را در اینجا نشان میدهم.   یا حق!

ملت بلوچ این پست را مورد توجه قرار دهند

·          22 نظر دیگر

·        

ناصر ریگی جناب ارمیان شما مشکلات را از حکومت میدانید از ظلم حاکمان و....ولی لحظه ای هم برگردید به خودتان ببینید چقدر انسان خوبی هستید تا حاکمی شایسته داشته باشید هر چیزی سرمان میاید بازخورد عملکرد ماست ولی وقتی شما سلفیت را درست نشناختید وصرف ملاقات با چند نفر دارید درمورد سلفیها بدترین فکرها را میکنید وانها را فتنه میدانید چطور بنده به هوش ودانایی شما شک نکنم چطور بنده شما را نگویم فهم شما از دین ودینداری به اندازه یک بچه پنج کلاسه نیست شما میگویید تفرقه ...خودتان بدترین نوشته ها را داشتید که با عرض پوزش میگویم هرانچه گفتید شایسته خودتان است ولی زمانی بیایید از ما بد بگید که ما را شناخته باشید .هر چه از من بد شنیدی مشکلی نیست چراکه قلم دست دشمن است وشما هم دشمن این ملت هستید دشمنی که برای اثبات خودش داره با دین خواسته یا ناخواسته میجنگه کسی که در یک پیله خودش را زندانی کرده وهر کس را هم ببیند از پیله مذهب بیرون امده فتنه گر میدانید جمع کنید خودتون را وبیشتر از این باعث ناراحتی دیگران نشوید میگویید تعارف ندارید بین تعارف ورک گویی با گستاخی وجسارت مرز هست تعریفشان را با یک سرچ در گوگل میتوانید پیدا کنید رک نیست حرفهای شما بلکه توهین است واگر اسم توهین را رک گویی گذاشتید بگذارید رک با تعریف شما بگویم شما یک جاهل هستید ....معذرت میخواهم این تعریف شماست واگر اشتباه میکنم خوشحال میشم اشتباهم را با ذکر دلیل بگید

2 ساعت · Like

·        

ناصر ریگی درمورد بهشت وجهنم باید بگم جناب ارمیان فرق خوب با خوبتر چیست شما خوبی من میخوام بهتر باشی این معنی خوب وخوبتره اگر درکش کردید دیگر نیازی به پاسخ بیشتر نیست در غیر این صورت روزها توضیح دادن برایتان کار بیهوده ای خواهد بود

2 ساعت · Like

·        

ناصر ریگی ویادم نمیره شما بیشرمانه بنده را پول بگیر برای ایجاد تفرقه گفتید والله شما مسیول این کلامتان هستید وروزی باید پاسخش را بدهید یا علم غیب دارید یا انسانی گمراه وبهتان زن که وقتی نتوانید انچه دارید را منطقی ثابت کنید شروع به تبلیغات منفی میکنید اینم منشا سیاست زدگی دارد اخر سیاست هم دانایی وظرفیت میخواهد

2 ساعت · Like

·        

ناصر ریگی تا به حال برای شما احترام قایل بودم واز این به بعد هم همچنان احترامتان را دارم ولی نه مثل گذشته هر چند میدانم امثال شما نیازی به احترام ندارید انهم احترام یکی مثل من که شما دشمن میدانید

2 ساعت · Like

·        

محمد آرمیان بلوچ همه اش داری هزیان میگی بی شرف. تو همان زابلی خیره خوار اطلاعات هستی که قبلا با نام علی امین سلفی اومدی مشتی چزند و پرند گفتی تا ایجاد اختلاف بین مسلمانان کنی و حالا با این نام جدید و مجهول الهویه آمده ای و باز شروع کرده ای به هزیان گفتن. مطمئن باش کثافت خیره خوار تو یا این مزخرفاتت نمیتوانی مردم را نسبت بمن بد بین کنی مردم بهتر شما میدانند که ما کی هستیم و چکار داریم میکنیم. زمانی در آغاز کار شما کثافتها تبلیغات گسترده ای در میان مردم براه انداختید که ای مردم مواظب باشید که این آرمیان مخبر و جاسوس اداره اطلاعات است باو نزدیک نشوید که بیچاره تان میکند و این کارتان در آن زمان که ما رسانه ای نداشتیم و شما دشمنان ملت بلوچ همه چیز در اختیار داشتید خیلی تاثیر گذاشت و مردم تا مدتها تحت تاثیر همین تبلیغات شما می ترسیدند و بمن نزدیک نمی شدند و همین سبب شد که کار ما خیلی کُند پیش برود. ولی حالا این تلاش منافقانه و معاندانه تان دیگر تاثیری ندارد چون حد اقل رسانه ای عمومی و جهانی مثل فیسبوک در اختیار ما و همگان قرار گرفته است و مردم نوشته های مرا در این رسانه می بینند و میدانند که بنده چگاره هستم و چکار دارم میکنم در نتیجه حالا دیگر این نوع مبارزه شما با مبارزین عدالتخواه ملت بلوچ نه تنها که هیچ تاثیری ندارد بلکه هر کسی که این چرندیات و مزخرفات شما را می بیند بدون تردید یک لعنت نثار تان میکند چون میداند که شما دشمنان قسم خورده ملت بلوچ هستید و با این رفتارتان جز اینکه خود را جهنمی می کنید هیچ نتیجه دیگری بدست نخواهید آورد. حالا تو جیره خوار دستگاه ظلم شب و روز در این رسانه و رسانه های دیگر به نویس که این آرمیان آدمی نفهم و بیسواد و منافق و هزار برچسپ معاندانه دیگر بزن تا مثلا مرا بد نام کنی و به گمان خود از نظر مردم بیندازی ولی ای احمق الدوله و نفهم که خدا عقل را از شما ها گرفته است چون نمیدانید که همین کارهای شما همه اش دارد به نفع من تمام میشود چون شما نمیدانید که نفع و ضرر همه اش از جانب الله مقتدر میاید و من با ایمانی راسخ عمیقا متوکل و وابسته به این قدرت بزرگ هستم و میدانم که او میداند چه کسی منافق و خائن به انسانیت و دین است و چه کسی صادق و مخلص است در کار و بر این اساس نیجه و پاداش کار هرکسی را به او میدهد. حالا تو مختار هستی شب و روز بر علیه من حرف بزن و تبلیغات کن من بجای ناراحتی بخدا که خیلی خوشحال میشوم چون می بینم که کارم بطور جدی تاثیر گزار بوده و عده را وادار کرده است که بر علیهم قیام کنند. من برای اینکه مردم روشن بشوند این مقدار نوشتم و الا احمقی مثل تو لایق جواب دادن نیست. حالا یک تقاضا از ریگی ها دارم که با اعتراض خود این زابلی کثافت آشغال را محکوم کنند چون با استفاده از نام ریگی دارد کثافت کاری میکند و این سبب میشود که مردم نسبت به ریگی ها بد گمان شوند.

4 دقیقه · ویرایش شده · Like

ای بلوچ وطن مادر تست.

بنام الله مقتدر

شعر از: محمد آرمیان

ای بلوچ وطن مادر تست

ای بلوچ،

بشنو از من که وطن

مادر تست،

غیرت تست،

عزت تست،

جایگه نشو و نما،

پایگه حرمت تست.

تو ندانی!؟

تو نه بینی که چسان،

با یورش پست و خسان،

وطنت تا به چه حد،

غارت و ویران شده است؟

از سستی تو، از پستی تو،

دشمن دیو صفت،

مست و رجز خوان شده است.

تو چسان فرزندی،

چرا اینهمه در بندی،

نرود در سر تو،

تا به قیامت پندی.

خیز،

برخیز و بپا خیز،

به کن نیت جنگ،

با تیر و تفنگ،

مردانه به جنگ،

صحنه به کن تنگ،

بر دشمن پر ننگ،

با خون کثیفش همه جا کن رنگ،

تا نگوید  تو خری،

از همه جا بی خبری،

اخته و بی خطری،

رانده و دربدری،

مانده و خاک به سری.

ای بلوچ ،

تا زنده ای مردانه به زی،

گاه مردن هم مردانه به میر،

ترک کن روبهی و یاد بگیر

زندگی از عبدالمالک شیر.

       ******

این شعر در تاریخ 28/5/2006 میلادی در کراچی سروده شده است.

امیر عبدالمالک ریگی قهرمان
بنیانگذار مقاومت مسلحانه در بلوچستان

امیر صلاح الدین فاروقی
رهبر توانمند  منتخب شورای جیش العدل

فرق انسان با حیوان در چیست؟

بنام الله مقتدر

بقلم : محمد آرمیان

فرق انسان با حیوان در چی هست؟

اگر در این باره تا حالا دقت نکرده ایم حالا کمی دقت میکنیم. حیوان گرسنه میشود غذا میخورد انسان هم گرسنه میشود غذا میخورد. حیوان تشنه میشود آب میخورد انسان هم تشنه میشود آب می خورد (مینوشد). حیوان خسته میشود استراحت میکند انسان هم خسته میشود استراحت میکند.  حیوان زاد و ولد میکند انسان هم زاد ولد میکند، حیوان پیر میشود و می میرد انسان هم پیر میشود می میرد. خوب تا اینجا و با این حساب هیچ  فرقی با هم ندارند، این طور نیست؟ اما همه معتقدیم که انسان با حیوان فرق دارد. حالا  بیائید با هم این فرق را پیدا کنیم. 

به نظر بنده یک فرق در اینست که حیوان دین ندارد  و انسان دین دارد. انسانی که دین ندارد و خالقش را نمی شناسد و به احکامش عمل نمیکند  مثل حیوان است. در جنبه ای دیگر بررسی میکنیم: حیوان زبان دارد ولی در زبانش قوه گویائی نیست و در مقابل ظلم همیشه ساکت است و انسان در زبانش قوه گویائی هست  میتواند در مقابل ظلم اعتراض بکند، سخنرانی بکند، فریاد بکشد و بقیه مردم را متوجه ظلم بکند و بشوراند و با خود همداستان بکند  ولی اگر ظلم را دید و ساکت و بی زبان ماند به نظر شما آیا مثل حیوان بی زبان نیست؟ در این جنبه که هردو انسان و حیوان در مقابل ظلم ساکت می مانند آیا  یکسان نیستند؟ بله  یکسان هستند چون هر دو ساکت اند. یک فرق دیگر:    پنجه حیوانات بشکل سمّ کرخت و غیر منعطف است چون  توان گرفتن و برداشتن چیزی را ندارند  ولی پنجه انسان انگشت دارد میتواند باز و بسته شود و برای مقابله با ظلم میتواند مشت بشود و بر دهان یک  رجز خوان زورگو بکوبد تا جلوی رجزخوانی اش را بگیرد، میتواند قلم بگیرد و موارد ظلم را بنویسد و به اطلاع بقیه برساند و با قلم ظالم را از ظلمش باز دارد و اگر ظالم بوسیله قلم از ظلم باز نیامد میتواند یک تفنگ اتوماتیک  نظیر کلاش بردارد و خشابش را پر از گلوله بکند و ظالم را به رگبار به بندد وبا این صلاحیتی که در دستش موجود است جلو ظلم را بگیرد ولی اگر از این توانائی های  خدادادی اش که برای حفظ کرامت انسانی باو داده شده است استفاده نکرد و در مقابل هر ظلمی  مثل حیوانات بی تفاوت ماند و هیچ استفاده ای نکرد در این جنبه چه فرقی با حیوان دارد!؟ آنهم در مقابل ظلم منفعل و ساکت و بی تفاوت است  و اینهم. در اینجا لازم است بیندیشیم که خدا این توانائی های فوق العاده را چرا  به انسان داده است و به دیگر حیوانات نداده است؟

 در اینجا این نتیجه بدست میاید انسانی که صلاحیت های ویژه ای را که خالق باو داده است تعطیل نموده  و از آنها استفاده نمیکند عملا خود را در ردیف حیوانات قرار داده است. یک حیوان بی زبان جز بار کشیدن و سواری دادن چه حق دیگری تا بحال داشته و یا خواهد داشت که یک انسان شبیه به آن داشته باشد.

 اظهار چنین حقیقت مهم و سنگینی که غالبا فراموش شده است و هیچ کسی بفکر آن نبوده و نیست احتمال دارد عده ای را ناراحت کند که ما ساکت ها و زبان بسته ها را با حیوانات مقایسه کرده است  ولی این یک حقیقت است که اگر آنرا مورد توجه قرار ندهیم این چهار روز عمر را اجبارا و حتما باید در ذلت و سربزیرانه و چاپلوسانه بگذرانیم و خود را به قبول  یک زندگی غلامانه و محکومانه و حیوان مآبانه راضی کنیم و بگوئیم که ما ضعیف هستیم و از دست ما هیچ کاری ساخته نیست و  الله بخشنده است. ولی فراموش نکنیم که  الله مقتدر با تمام بخشندگی اش یکی از صفاتش قهار و سختگیرهم هست  و انسان را با اعطای این صلاحیت های ویژه که استفاده از آن فرق بین حیوان و انسان را مشخص میکند موظف به انجام وظایفی کرده است که با عمل کردن بر آن انسانیت خود را به اثبات برساند و ان اینست که مثل حیوانات قبول ظلم و ذلت نکند که در این صورت  اذّل مخلوقات خواهد شد و از نعمتهای نا محدودش در جنت محروم خواهد گشت و استحقاق رفتن به جنت پر نعمت را بطور کلی از دست خواهد داد.  پر مسلم است که خداوند حیوانات را هر چند که مظلوم هستند به جنت نمی برد جنت جای انسان هاست و انسانهای حقیقی که لقب اشرف مخلوقات را دارند همانی هستند که از صلاحیت های ویژه ای که از سوی خالق به آنان اعطاء شده است حد اکثر استفاده را کرده و میکنند  و یکی از وظایف خیلی مهم و جدی الهی که  بر انسان فرض نموده است و عزت را در انجام این فریضه قرار داده است حکم جهاد است که به کرّات در قران کریم به انجام آن تاکید شده است و ما آنرا ترک کرده ایم و اجازه داده ایم که شیطان پرستان ما را با زور مجبور به سکوت و مطیع خود کنند ولی خالق مقتدر از ما خواسته است که مطیع شیطان و شیطان پرستان نشویم  و بندگی آنان را نکنیم بلکه فقط بندگی او متعال و قادر ذوالجلال را بکنیم تا با دریافت لقب اشرف مخلوقات استحقاق رفتن به بهشت جاودانه و پر نعمت او  را پیدا کنیم.

 حالا قضاوت با شما خواننده عزیز و منصف است که بدون تکبر و خود بینی و بدون تعصب این وضعیتی را که بنده با نیت دلسوزی به بنی نوع خود مطرح کرده ام مورد بر رسی قرار دهید و ببینید ما با این نوع زندگی فعلی که اختیار کرده ایم در کدام یک از این دو دسته قرار میگیریم و اگر خود را در دسته بی زبان ها یافتیم آیا ارزش آنرا ندارد که در نوع زندگی خود تغییری بوجود آوریم؟ چون جنت و جهنم بهر حال در جای خود قرار دارند و  بی صبرانه  منتظرخوش آمد گفتن بما انسان ها هستند.

توضیح: این تفاوت به لحاظ معنوی معنا پبدا میکند و نه به لحاظ ظاهری و جسمانی.  انسان از لحاظ معنوی بخاطر نداشتن دین و نشناختن خالق خود و عمل نکردن بر احکامش همانند حیوانات میشود و از نظر مادی و جسمانی هیچ تغییری نمیکند بلکه همچنان بر روی دو پا راه میرود، لباس گران قمیت اطو کرده و ادکلن زده می پوشد و احیانا از کت شلوار انگیسی، کلاه روسی و کفش سویسی استفاده میکند  و کراواتی هم به گردنش آویزان میفرماید  و با قاشق  چنگال تمام استیل بر روی میز شیشه ای بجای نان جوین در یک رستوران پنج ستاره بیف استرگانف میخورد و بجای آب شراب فرانسه و آبجو هنیکن هلندی می نوشد و همه اش در عالم خور و خواب و خشم و شهوت وغفلت از آخرت بسر میبرد و اینگونه تبدیل بیک حیوان مدرن و پیشرفته میشود و بمب اتمی می سازد و در هیروشیما  بر روی همنوعان خود میاندازد و هزاران انسان بیگناه و بی خبر از همه چیز را در چشم بهمزدنی خاکستر میکند و یا اینکه  در جائی دیگردر سحرگاهانی که عده ای  از مردم بیگناه در نصیر آباد سرباز هنوز در عالم خواب بسرمیبرند و عده از این حیوانات بی دین و از خدا برگشته حریم چهار دیواری آنها  را  شکسته و حرمت انسانی را زیر پا گذاشته و با زور اسلحه این مردم در عالم خواب را زیر مشت و لگد میگیرند و به طرزی  وحشیانه به باز داشتگاه های خود میبرند  و زیر شکنجه میگیرند تا اعتراف به جرم نا کرده بکنند. انسان وقتیکه دین نداشته باشد و از خالقش که جنت و جهنم آفریده است نترسد اینطور تبدیل به یک حیوان وحشی میشود. وسعدی علیه الرحمه چگونه دیده این قضیه را وقتیکه گفته است: خور و خواب و خشم و شهوت شغب است و جهل  و ظلمت،  بدر آی تا به بینی مقام آدمیت. یا حق!

تصاویری از رزمندگان جیش العدل  در دفاع از مظلومین و محرومین ملت خود در بلوچستان.  این مطالب را پس از خواندن لطفا به اشتراک بگذارید تا بنظر همه برسد. به اشتراک گذاشتن این مطالب خود کاری بزرگ و انسانی است و به  بیدار کردن  خفتگان کمک میکند. جزاکم الله خیرا کثیرا.

ایمان چیست و یا به چه میگویند " ایمان " ؟

بنام الله مقتدر

ایمان چیست؟ یا به چه میگویند "ایمان"

ما  انسان ها در حقیقت دو دنیا داریم 1- دنیای مادیات  2- دنیا معنویات

1- دنیای مادیات:  همین دنیائی که ما آلان در آن زندگی میکنیم دنیای مادیات است. همه چیز از آنجمله خود انسان از ماده درست شده است. ماده چیزی است که با حواس پنجگانه انسان: قوه بینائی، شنوائی و قوه لامسه و بویائی و عقل و شعور قابل دیدن و شیندن و لمس کردن و بوئیدن و چشیدن و بالاخره  قابل فهمیدن هستند. پس هر آنچه که ما بوسیله حواس پنجگانه یا ششگانه مان  تشخیص میدهیم جزء مادیات یا بدیهیات هستند و لازم نیست که منکر آن باشیم.

2- دنیای معنویات: معنویات در دنیای پس از مرگ قرار دارند و با این حواس پنچگانه نمیشود آنها را فهمید یعنی وقتیکه ما به آخرین حد رسائی این حواس پنگانه و عقل و شعورمان که رسیدیم دنیا معنوی شروع میشود و مواردی را که در باره این دنیا بما گفته اند اگر قبول کنیم میشویم صاحب ایمان. پس ایمان عبارت است از قبول کردن چیزهائی که با این حواس پنجگانه مان قابل تشخیص نیستند از آنجمله است وجود الله، زندگی پس از مرگ، حساب و کتاب روز قیامت، وجود فرشتگان و وجود  بهشت و دوزخ و غیره...

ما با این حواس پنچگانه مان که مربوط به دنیای مادیات است هر چقدر زور بزنیم قادر به درک آنچه که متعلق به دنیای معنویات است نخواهیم بود. مثلا اگر بخواهیم وجود الله خالق این کائنات را درک کنیم و بدانیم که چگونه است اصلا ممکن نیست و در این صورت اگر قبول کنیم به این میگویند: ایمان. قبول کردن خورشید و یا دیگر مخلوقاتی که از ماده درست شده اند نیازی به ایمان ندارد چون جزء بدیهیات هستند و ما آنها را بطریقی حس و درک  میکنیم.

 انسان چون موجودی صاحب عقل و شعور بالاست میتواند با تفکر در خلقت این کائنات  با مخلوقات  شگفت انگیزی که در آن وجود دارد به این نتیجه برسد که اینها خود بخود بوجود نیامده است و خالقی باید داشته باشد و آن الله مقتدر است و همچنین بقیه مواردی که مربوط به دنیای معنوی است. در پستی دیگر فرق بین انسان و حیوان را خواهم نوشت اگر توفیق الهی شامل حال شود. یا حق!  

اخلاص روح اعمال است

بنام الله مقتدر

بقلم: محمد آرمیان

عمل بدون اخلاص هیچ فایده ای ندارد

در یک پست گذشته عرض کرده بودم که علم بدون عمل هیچ فایده ای ندارد و مساوی است با هیچ و پوچ حالا این را هم بدانیم که عمل بدون اخلاص هم در مجموع هیچ فایده ای برای صاحبش ندارد و چظور؟

اخلاص یعنی چه؟ این یک حقیقت است که  ما  فقط برای مدتی کوتاه در این دنیا هستیم و پس از مهلت عمر مان در این  دنیای مادیات  به دنیای معنوی یا دنیای آخرت منتقل خواهیم شد و فکر نمیکنم کسی منکر این حقیقت باشد. انسان آفریده الله مقتدر است و او متعال به انسان گفته است هر عملی را که برای رضای من انجام میدهی در بارگاه من  مقبول است و اگر عملت  برای ریا و برای نام و نمود و شهرت باشد مقبول نیست و در آخرت در  ترازوی اعمال هیچ وزنی ندارد و هرچند که اعمالت به ظاهر اعمال نیکی بوده است ولی چون نیت  تو گرفتن تمجید و  تشکر و تعریف از دیگران بوده است و نه برای رضای من مزدت را در دنیا از مردم  گرفته ای و آنچه را که خواسته ای بتو رسیده است و مردم از تو و عملت تعریف و تمجید کرده اند و تو خوشحال به آن  بوده ای و اینهمه اعمال نیکت که به ریا  انجام داده ای در نزد من هیچ قیمت و ارزشی  ندارد و جهنم منتظر تست.  پس یک آدم بظاهر نیکوکار را که همه اعمالش بر اساس ریا بوده و تعریف و تمجید زیادی از مردم دریافت کرده وبه آن خوشحال هم  بوده  است به جهنم میرود و از این دسته هستند علمای ریا کار، قاری های خوش آواز و ریا کار، مجاهدین ریا کار و افراد سخاوتمند ریا کار. همه اینها که در ظاهر اعمال بزرگ و نیکی انجام داده اند ولی چون در نیت خود برای گرفتن تمجید و تقدیر و به به و چه چه  این کار ها را انجام داده اند و نه برای رضای خالق مقتدر و حسابرس،  اعمال شان نه تنها که هیچ فایده ای به آنها نمی رساند بلکه سبب گرفتاری آنها خواهد شد. پس می طلبد که خیلی مواظب اخلاص در عمل  باشیم.

اخلاص یعنی هر عملی که انجام میدهیم فقط رضای خالق مد نظر باشد و اخلاص روح اعمال است مانند  روح در بدن انسان.  انسان تا زمانیکه روح در بدن اوست همه اعضاء او دست و پا و چشم و گوش و عقل و هوش همه  به او فایده میرسانند و بمحض اینکه روح از بدن خارج میشود همه این اعضاء مفید از کارخواهند افتاد و هیچ فایده ای به صاحبش نمیدهند و همینطور است اخلاص در اعمال .  اعمال بدون  اخلاص بدون روح است و هیچ وزنی در ترازو ندارد و با ان همه زحمتی که صاحب اعمال در این  دنیا کشیده است در آخرت میشود هیچ به هیچ و به جهنم میرود.

لذا چه خوب و مفید خواهد بود  که عادت کنیم قبل از انجام هر عملی چه کوچک باشد یا بزرگ با خالق مقتدر ارتباط بر قرار کنیم و بگوئیم که ای الله، ای صاحب این کائنات و ای خالق من، من این کار را فقط و فقط برای رضای تو انجام میدهم و ریا خواهی نخواهی  به سراغم میاید مرا از ریا محفوظ بدار و رضایت را شامل حالم کن. هر گاه پس از انجام یک عمل نیک ریا وارد ذهن مان شد و خواستیم که مردم هم بدانند که ما یک چنین عمل خیر و نیکی انجام داده ایم بلا فاصله چند بار بگوئیم که اللهم انی اعوذ بک من الشرک و الریا.   و یا به زبان خودمان بگوئیم که ای الله من از این  شرک و ریا که بمن روی آورده است بتو پناه میبرم  محفوظم بدار و رضایت را شامل حالم کن. در این صورت اعمال مان وزین و در ترازو سنگین خواهد شد.  و این را هم  بدانیم که در اخرت اعمال مان را شمارش نمیکنند بلکه وزن میکنند تنها اعمالی که با اخلاص انجام شده است وزن دارند و اعمالی که خیلی هم زیاد باشد ولی همراه  با اخلاض نباشد در ترازو هیچ وزنی نخواهند داشت و نتیجه میشود هیچ و پوچ. بیائید عادت کنیم که قبل از انجام هر عمل نیکی  ارتباط مان را با خالق بر قرار کنیم و رضایش را طلب نمائیم تا اعمال مان ضایع نشود و  از آتش دوزخ رستگار شویم. یا حق!

تلنگری به فرو رفتگان در خواب خوش غفلت

بنام الله مقتدر

بقلم : محمد آرمیان

ای ملت بلوچ بهوش! ای ملت بلوچ متوجه باش!

ای ملت بلوچ توجه کن. فکر کن.  این زندگی گوسفند وارانه  را رها کن، چشم هایت را باز کن و ببین آنچه را که در سر زمینت و در اطراف تو دارد میگذرد و این سستی و نامردی و زندگی زبونانه و چاپلوسانه و سر بزیرانه را کنار بگذار تکانی بخودت بده  که بخاطر همین سستی و پستی دار ی نابود میشوی. چطور و با چه زبانی باید سخن گفت که بفهمید این وضعیت خود را  و از این خواب خوش غفلت بدر آئید و مردانه زندگی کنید. این مشهدی ها و اصفهانی ها و تهرانی ها و زابلی ها که  سرنوشتت را در سر زمینت در قالب حکومت  بدست خود گرفته اند دوست و عمخوار تو نیستند و فریب اندک احترام کاذب  و ظاهری آنها را نخور و بدان  که اینها  برای خدمت کردن بتو نیامده اند بلکه  آمده اند که در فاصله نیم قرن همه چیز را از دست تو بگیرند حتی ناموست را، حواست را جمع کن اینهمه کودن و خوشبین نباش.  اگر با آنان دوستی و مراوده کنی و فریب  حرف های قشنگ و احترام آمیز شان بخوری  و بخاطر مختصر احترام و پست و مقام وانک مزایائی که بتو میدهند  اگر  دمخور و همکار شان شدی بدان که  به وجدانت، به دینت و به سر زمینت و به ملت تحت ستمت خیانت کرده ای،  ای که خود را خیلی عاقل میدانی.  روی سخن من با علماء و سردار زادگان و دانشگاهیان و دکتر ها و مهندس ها و مدرک گرفته های این ملت است بهوش باشید و بدانید هر کسی که با این رژیم فریبکار و ضد منطق و ضد عدالت همکاری میکند بدون چون و چرا  یک خائن به ملت و دین و سر زمین خویش است.  از این خوشباری و امید های ابلهانه بدر آئید و بدانید که همه چیز دارد از دست تان میرود. شما که سرنوشت تان در دست دیگران است، دیگرانی که هیچ وجه مشترکی با شما ندارند که دلسوزتان باشند چرا متوجه نمی شوید که اینها با این سیاستهای فریبکارانه  شان قدم بقدم دارند  شما را به حاشیه می رانند تا جائیکه دیگر در حاشیه هم جائی نداشته باشید!

ای مردم بلوچ!  زندگی عافیت طلبانه برای ملت هائی است که خود مختار هستند و سرنوشت شان را خود فیصله میکنند نه ملتی همچون شما که جز راه چاپلوسی و نوکرتم چاکرتم هیچ راه دیگری برایتان باقی نگذاشته اند و برای زنده ماندن مجبور هستید  که یک چاپلوس باشید  و همه اش خوش آمد بگوئید و دشمن قسم خورده را در هر عملش تشویق و تقدیر کنید. این زندگی بسیار ننگینی است  که ما اختیار کرده ایم . از این زندگی عافیت طلبانه تشریفاتی و دلخوش بودن  به این فرش و ماشین و کولر و یخچال و تشک خوشخواب  و خوردن غذاهای لذیذ که متعلق به ملت های خود مختار است و نه متعلق به ملتی همچون ما که بزرگانش چاپلوسانی بیش نیستند و ذلت را بشکل عزت می بینند. بیائید برای مدتی از این زندگی ذلتبار و محکومانه دست برداریم  و زندگی جدیدی را که متعلق به مردان سرافراز و معتقد به خودسروری هستند شروع کنیم  و خواهید دید که الله مقتدر شما را کمک خواهد کرد و این زندگی غلامانه تبدیل بیک زندگی خودسرورانه و با عزت و خودمختار خواهد شد.

 اگر این نوشته که با نیتی خیر نوشته شده است به مزاق کسانی نا خوش و سنگین  آمد طلب پوزش میکنم ولی دیگر چاره ای نیست و همه حقایق را باید گفت تا بلکه تلنگری باشد برای فرو رفتگان در عافیت ذلت بار.