۱۳۹۳ شهریور ۲۷, پنجشنبه

جواب به برادر عمران قاسم زئی در دفاع از سلفیت



بنام الله مقتدر

جواب برادرعمران قاسم زئی موضوع سلفیت

بقلم: محمد آرمیان

سلام و عرض ارادت بهمه مسلمانان جهان و مسلمانانی که در بلوچستان زندگی میکنند و به برادر عمران قاسم زئی
.

        برادری در فیسبوک مطرح  کرده بود که سلفیت چیست و بنده با توجه به ارتباطاتی که با این دسته از برادرانی که خود را سلفی می نامند داشتم و از نکته نظر های شان تا حدی آگاهی پیدا کرده بودم  به قصد رفع اختلافی که این برادران  در بین مردم بلوچ به وجود آورده اند   مطلبی در رابطه با این موضوع  نوشتم که هرگز تصور نمی کردم چنین انعکاس وسیعی پیدا کند و خوب شد که چنین شد لذا مردم  بلوچستان که مسلمانان موحد و یکنواختی هستند  قبل از اینکه این جرثومه اختلاف تبدیل به یک اپیدمی و مشکلی همه گیر و مخرب درمیان ملت مسلمان بلوچ   شود  همت کنند جلوی آنرا به هر ترتیب ممکن  بگیرند و اجازه ندهند که عواقب مخرب آن این ملت را بیش از این درگیر اختلافات بیشتر در میان خود نموده  و بطور کلی  زمین گیر و نا توان  کند.

        بنده در واتساپ دیدم که جوابم  را برادر عمران قاسم زئی داده بودند. بنده زمانی که در تامین بودم چند جلسه ای افتخار هم صحبتی با ایشان را در منزل خودم  داشتم ولی در آن دیدار ها  حرفی از سلفیت زده نمیشد چون بنده که سنم از بقیه  بیشتر بود  غالبا  تبدیل به متکلم وحده میشدم  و مدار حرف من همیشه بر موضوع مظلومیت ملت بلوچ و بلوچستان غارت شده  متمرکز میشد و همیشه سعی داشتم مسئله بی عدالتی حکومت های مرکزی را در رابطه  با  ملت بلوچ بیان و به جوانان مان تفهیم نمایم و آنان را اگر بشود  بر روی یک سکوی سیاسی قانونی برای رسیدن به عدالت متحد کنم و فایده این کار این بود که ملتی پس از مدتی طولانی  از مظلومیت و محکومیت مطلق نجات پیدا میکرد و سر انجام  در سرزمین خدادادی خود  به خودسروری و وتواجهی و عدالت و امنیت میرسید و بنده رضای الهی را برای خودم  در همین کار میدانستم و اصلا قصد دشمنی با فارس ها و زابلی ها و یا حکومت را نداشتم. حکومتی که عدل نمیکند برای خود دشمن درست میکند و هر وقت که عدالت بر قرار شود همه دشمنی ها خود بخود از میان میرود. ولی چنین پیداست که نظام  فعلا قصد بر قرار کردن عدالت را در بلوچستان ندارد و جنایتکارانی نظیر آخوند عباسعلی سلیمانی و حسینعلی شهریاری زابلی  سرنوشت ملت بلوچ را در دستان جنایت کار خود دارند و با توجه به نامه های متعددی که بنده  برای بر کناری اینها به مسئولین نظام نوشته بودم  ترتیب اثری به انها داده نشد و اینها  هنوز هم سر کار هستند و همه کشتارهائی که در بلوچستان اتفاق میافتد زیر سر همین کثافت های نژادپرست ضد دین و ضد  بلوچ است.

        برادر عمران قاسم زئی در اینکه جوانی برومند و با سواد و فرهیخته است هیچ شکی نیست و از ادبیاتی که استفاده کرده بود خیلی لذت بردم و ایشان را انسانی اهل منطق یافتم و حالا این جوان ظاهرا بسیار عاقل و فهمیده چطور  وارد این گروه اختلافگر شده است برایم قابل هضم نیست و او خود بهتر از دیگران میداند که مقدمات ورودش به این گروه چگونه  بوده است و لزومی هم ندارد که روی این قضیه اصرار شود. بنده در جواب برادر عمران این مطالب را بدون تعصب و جانبداری از جناح خاصی و به قصد سد باب اختلاف و رسیدن به رضای الهی عرض میکنم اگر سودمند بیفتد:

        برادر عمران عزیز شما در دفاع از سلفیت فرمودید که اختلاف سلفی ها با حنفی ها فقط در فروعیات نیست بلکه در عقیده هم با هم اختلاف دارند و مسئله بر میگردد به تصوف آنها. برادر گرامی همان طوری که در مورد تصوف اظهار نظر میفرمائید بنده هم با شما موافقم چون  بخشی از صوفی ها که بیشتر در پاکستان و منطقه پنجاب زندگی میکنند و تبدیل به فرقه های مشرک و منحرفی شده اند کاملا گمراه  و مردود و محکوم عستند و هیچ جایگاهی در اسلام ندارند ولی در هر حال  خود را به اسلام منسوب میکنند. بنده این نوع تصوف را مانند شما  محکوم و خارج از اسلام میدانم ولی ما باید حواس مان باشد که این تصوف گمراه و خارج از اسلام و مشرکانه  را  با تصوفی که علمای بزرگ و ربانی ما در بلوچستان با آن  سر و کار دارند ربط ندهیم.

        بعضی از علمای بلوچستان که در تصوف هم دستی دارند معتقد به ذکر الهی در چهار چوب شریعت هستند و اینها با عمل کردن بر نصوص صریح قرآن  مردم را تشویق به ذکر الهی میکنند. در قرآن کریم بارها و بارها آمده است که الله  را در صبحگاهان و شبانگاهان به کثرت ذکر کنید تا بر ایمان تان افزوده شود. پس عمران گرامی  این نوع تصوف پاکیزه را نمیتوانیم قاطی با آن تصوف منحرف کرده و با یک چوب بزنیم  و محکوم نمائیم. بنده با شما همصدا و همنوا هستم و تصوف را با آن شکل مشرکانه اش محکوم میکنم ولی نه این تصوف شرعی را که در بلوچستان ما  به آن عمل میشود. در این گونه مسایل ما  نباید تعصب بی مورد به خرج دهیم و تحت تاثیر تبلیغات دشمنان اسلام و مسلمین قرار بگیریم و دانسته یا ندانسته شریک چنین جرم بزرگی شویم که نتیجه آن اختلاف و تضعیف ملت مسلمان بلوچ  است.

        اما فرمودید که سلفی ها با حنفی ها در عقیده با هم اختلاف دارند و نه تنها در فروعیات! چطور و چرا این حرف را میزنید برادر!؟ عقیده یک مسلمان چگونه است یا چگونه باید باشد؟ نظر اسلام اینست که مردم همه کافر هستند مگر اینکه بگویند :  لا اله الا الله ، محمد الرسول الله. با گفتن این کلمه وارد اسلام میشوند. حنفی ها و سلفی ها این کلمه را گفته اند و میگویند پس هر دو مسلمان هستند و همین کلمه است که  اساس عقیده  است. یعنی وقتی که یک انسان این کلمه را با زبان بگوید و با قلب بپذیرد بر عقیده اسلام استوار است.  پس کجاست اختلاف حنفی ها با سلفی ها در عقیده  برادر عمران عزیز که هم وقت خودت را گرفته ای و هم وقت جوانان مظلوم و تحت ستم و هویت از دست داده بلوچ را با این اختلاف بیهوه و بی اساسی که به راه انداخته اید.

       برادر گرامی،  پس از ادای شهادت و گفتن کلمه : لا اله الا الله محمد الرسول الله هرکسی که  بر این  چهار رکن اساسی اسلام با اخلاص عمل کند می شود  یک مسلمان کامل و این ارکان عبارتند از ادای پنج وقت نماز سر وقت،  گرفتن  سی روز  روزه ماه رمضان، پرداخت دو و نیم درصد زکات مال  در صورت رسیدن به حد نصاب به مستحقین  و ادای یکبارحج در زندگی  به شرط توان. حنفی ها این چهار رکن اساسی اسلام را بر طبق سنت های رسول الله انجام میدهند و در آن کم و بیشی بوجود نیاورده اند که مرتکب بدعت شده باشند. پس اینها مسلمان حقیقی و سلفی اصلی هستند و همین ها هستند که پس از مرگ استحقاق رفتن به بهشت را دارند.  پس این اختلاف غیر موجهی  را که مدعیان جدید سلفیت در میان سواد اعظم مسلمین که همین احناف هستند بوجود می آورند عمل و اقدام درستی نیست و بخصوص در شرایط فعلی برای ملت مسلمان بلوچ حامل هیچ فایده ای نیست و اکر بر این کار بی فایده اصرار بکنند معلوم است که از جائی پمپ و شارژ میشوند و دانسته یا ندانسته آلت دست یک دشمن هستند که منافع مادی و دنیوی مبلغین آن را تامین میکند و ادامه این کار آخرت آنان را تخریب میکند واین خسارتی جبران ناپذیر خواهد بود.  حالا برادر گرامی مان عمران قاسم زئی یا یک مدعی دیگر سلفی می آید و میگوید که آقای آرمیان شما این حرف هائی را که زدید منبع آن را ذکر نکردید و ما حرف بدون ذکر منبع را قبول نمیکنیم. برادران گرامی منبع حرف های بنده قران است چه منبعی قوی تر و مطمئن تر از قرآن میخواهید. قرآن میفرماید  بگوئید: هیچ معبود بر حقی جز الله نیست و محمد صلی الله علیه و سلم رسول و فرستاده اوست و بعد به آن چهار رکن اساسی اسلام عمل کنید و در انجام هر عملی نیت تان فقط  رضای خدا باشد در اینصورت  میشوید مسلمان و اهل بهشت و حنفی ها همین کار را دارند میکنند  تمام شد رفت.  هر کسی که در این قضیه بسیار واضح  ایجاد اختلاف و جنجال کند میشود دشمن اسلام و مسلمین و در واقع شاید خود نداند که دارد آب به آسیاب دشمن میریزد و آخرت خود را خراب میکند.

        رشته فعالیت بنده از آغاز جوانی تا به امروز  بیدار کردن ملت مظلوم بلوچ از خواب غفلت بوده و حالا هم ادامه دارد   تا از خواب بر خیزند ، متحد شوند و با دشمن  مقابله کنند  و  در سرزمین خود بالاخره  دیر یا زود  به وتواجهی برسند و ازاین  سربه زیری خفت بار و دستبوسی و غلامی اجانب  خارج شوند  در امنیت و عدالت و با عزت و سر بلند زندگی کنند.  پرداختن به اینگونه مسایل مذهبی در حقیقت کار علمای کرام ماست  و خوب است که فعالین مذهبی همت کنند جلوی پیشرفت این گونه اختلافات بیهوده و بی حاصل و تخریبی را بگیرند.  باید بدانیم که  راه رسیدن به خوشبختی یک ملت راه همواری نیست و دشمن دانا و حیله گر  با ایجاد موانع گوناگون و بجان هم انداختن مردم به شیوه  ها و بهانه های مختلف راه رسیدن به نجات یک ملت  را کند و یا بطور کلی مسدود میکند.


          ای ملت مسلمان بلوچ که شما را به بهانه های مختلف  هر روز  گرفتار اختلاف جدیدی میکنند  آگاه و بیدار شوید و به دور از اینگونه اختلافات بیهوده و پر ضرر همگام و همسو و متحد  با " نهضت عدالت بلوچستان ایران " تا رسیدن به خودمختاری در چهار چوب ایرانی یکپارچه و مستقل همکاری و کمک نمائید و چه خوب است که مسئولان محترم نظام جمهوری اسلامی برای خوشنامی خود هم که شده شرایط خودمختاری ملت  بلوچ  را خود  فراهم نمایند  و اعتماد و خوش بینی ملت بلوچ را نسبت به خود احیا و بازسازی کنند   و این به استحکام نظام کمک خواهد کرد.  مردم بلوچ هم بدانند که :   ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغییروا ما بانفسهم. صدق الله العطیم.  خداوند وضع هیچ قومی را تغییر نمی دهد تا مردم هر قومی وضع نا بسامان خود را  خود تغییر ندهند. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته و با احترام مجدد به برادر عمران قاسم زئی بلوچ.

۱ نظر:

  1. این نهضت جدید توسط عالمی یا امامی تائید شده است؟
    ایا مولانا عبدالحمید با این نهضت عجیب موافقند؟و ازش خبر دارند؟

    پاسخحذف