۱۳۹۵ خرداد ۲۳, یکشنبه

قضیه بلوچ و بلوچستان (قسمت دوم)

بنام الله مقتدر
در قضیه بلوچ و بلوچستان جدی تر باشیم  (2)

در پُست گذشته عرض کردم که ما تا قبل از یک دهه ملتی کاملا بی رسانه بوده ایم و هیچ  وسیله ای برای رساندن مشکل و حرف مان بدیگر مردم جهان نداشته ایم  و حالا بفضل رسانه هائی همچون فیسبوک، واتساپ، انستاگرام و غیره  می توانیم مشکلات ملت و سرزمین مان را در سطح جهان منتشر کنیم و برای نجات از ظلم و دفع ستم از خود چاره جوئی نمائیم.
           حالا که ملت ما متوجه ظلم شدید متجاوزین در حق خود شده است و به رسانه هائی هم دسترسی پیدا کرده است آیا  مدعیان مبارزه مان از این رسانه هائی که هم اکنون در اختیار دارند استفاده بهینه میکنند یا نه؟  خیر، نمیکند.  افرادی که در این رابطه  از آن استفاده شایسته و مفید میکنند تعدادشان بسیار کم است و من در آینده از آنان یاد خواهم کرد اینها پیشقراولان و آینده سازان و ناجیان حقیقی این ملت متشتت و بی صاحب هستند و حقیقتا شایسته تقدیرند چون کاری را که دارند انجام میدهند کاری بزرگ است.
          برای اینکه وارد قضیه بلوچ و بلوچستان بشویم خیلی لازم است که هر کدام مان در جای خود این سئوال را از خود بکنیم که چرا ملت بلوچ در این عصر بسیار پیشرفته تا به این حد ضعیف و زبون و ناتوان مانده  است که  امروز متجاوزین خیره سر  به این مقدار از جرأت رسیده اند  که  میخواهند اسم سر زمینش را هم برای همیشه از صفحه هستی حذف کنند و این ملت باز هم  از جای خود نمی جنبد!؟ چرا، چرا، چرا آخر؟!  عوامل این درماندگی چیست؟ آیا خدا چنین خواسته است؟ آیا خود بخود و بدون هیچ دلیلی باین روز افتاده است!؟ یا این که  بی صاحب و بی رهبر بوده است!؟  و یا که  رهبرانی خودخواه و خودکامه داشته است که همچون گرگ بر سر نوشتش مسلط بوده اند و این  ملت نا بالغ در عرصه سیاست  را بعنوان متاع دکان سیاسی خود هر جا که خریداری یافته اند فروخته و سعادتش را تبدیل به عیش و عشرت خانوادگی خود کرده اند!؟ دلیل واماندگی و  ذلت این ملت را در کدام یک از این سئولات می یابید؟ شما هم در اینباره بیندیشید و نظرتان را زیر این پُست بنویسید تا در این کوشش که بقصد نجات از ظلم و دفع ستم است سهیم شده باشید. نترسید نظر بدهید. همه مان بخاطر این ترسی که سرتاپای وجودمان را فرا گرفته است ملامت و محکوم و قابل سرزنش هستیم.   
          ضعف هائی در ملت ما هست که مشکل اساسی هستند و مطرح کردن آنها هم نیاز به جرآت  دارد و حقیقت اینست که همه مان از بازگو کردن آنها میترسیم ولی  تا این ضعف ها مطرح نشود و از میان برداشته نشود نه تنها که هیچ نجاتی در کار نخواهد بود بلکه  پس از تحمل  ذلتی طولانی مدت  بعنوان یک ملت برای همیشه  از صفحه هستی نابود و محو خواهیم شد و خدا که ما را بشکل ملت صاحب نام  آفریده است در فردای قیامت مورد مواخذه قرار خواهد داد و از اینکه نتوانسته ایم هویت خدادادی خود را حفظ کنیم  ما را  به جهنم خواهد فرستاد و هیچ عذری را از ما نخواهد پذیرفت.  در پست آینده ترس را کنار خواهیم گذاشت و وارد قضایای اصلی و جدی خواهیم شد و معتقدم که هرچه خدا خواست همان میشود. ماشاء الله کان و ما لم یشاء لم یکن.  من یتوکل علی الله فهو حسبه.   تا آن وقت الله مقتدر یار و یاورتان باد. آمین
محمد آرمیان
دبیر کل نهضت عدالت بلوچستان
23 خرداد ماه 1395  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر