بر رسی انسان - قدم
سوم بقلم محمد آرمیان
بنام الله مقتدر
تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که انسان
شاهکار و مخلوق ممتاز خالق است. خداوند
انسان را آفرید و باو صلاحیت های ویژه ای داد تا بفهمد
که این عالم هستی یک هستی عبث و بی
معنی و بی صاحب نیست. انسان اگر با بکار گرفتن عقل خدادادی
خود با تفکر درنظام طبیعت و مشاهده اینهمه مخلوقات شگفت انگیز اندکی
بخود زحمت دهد به این نتیجه خواهد رسید که
این نظام هستی مخیر العقول با نظم
فوق العاده ای که در آن دیده میشود نمی تواند بطور تصادفی بوجود آمده باشد و یا
بدون یک سازنده و اداره کننده باشد. لذا پس از نفکر به وجود یک خالق بی نهایت مقتدر و با عظمت پی میبرد و تنها او را لایق و شایسته تعظیم و اطاعت
میداند و سعی در فهمیدن احکامش میکند و بدین ترتیب ارتباطش با خالق بر قرار میگردد و با رهنمود های سعادت
بخش او زندگی میکند. اما اکر همین انسان
صاحب عقل که مختار در عمل است این عالم وجود را مورد تفکر و تعقل قرار ندهد و به تمام این حقایق موجود که آشکار و انکار ناپذیر است سطحی و حیوان گونه بنگرد و از آن چیزی نفهمد در این صورت از سطح انسانی هبوط کرده و به سطح حیوانات تنزل
پیدا میکند چون وجود خالقش را بدرستی درک
نکرده است لذا اعمالی که از او صادر میشود اعمالی شیطانی و ضد
انسانی و مضّر خواهد بود. باید به پذیریم که انسان از خودش هیچی ندارد و هر آنچه
دارد از سوی خالق دارد پس اگر خالقش را بدرستی درک نکند و تابع احکامش نگردد هر
عملش خودسرانه، مضّر و مخرّب خواهد بود. با این تمهید کوتاه در اینجا به این نتیجه میرسیم که انسان ها در دو
دسته قرار میگیرند:
1) دسته ای که با تفکر و
تعقل در عالم هستی به وجود خالق خود پی برده و میبرند و از احکام مفید و سودمندش اطاعت میکنند و با
اجراء احکام او دنیا را آباد و آزاد و خوشحال و پر ازسعادت می نمایند و این همان
چیزی است که هر انسانی شب و روز در تلاش است که به آن برسد.
2) دسته دیگری آنهائی
هستند که
در عالم هستی تفکر و تعقل نکرده اند و نمی کنند و به وجود خالق مقتدر خود عمیقا و بدرستی پی نمی برند و لاجرم تحت تاثیر وساوس نفس خود و تحریکات شیطان عمل میکنند و دنیا را با رفتار
خود پر از فساد و جرم و جنایت و رنج و مصیبت می کنند و کرده اند و قدرت در دنیای
امروز بدست همین عده افتاده است که شاهد رفتار ضد انسانی شان هستیم.
سبحان الله، با کردارهای متضاد (خیر
و شرّ) همین انسان است که پادشاهی و نقش خدا بطور برجسته ای نمایان میگردد
و با رهنمودی این چنین دقیق اظهار وجود
میفرماید و میگوید : وَهَدَینَاهُ النَّجدَینَ یعنی ما دو راه به انسان نشان
دادیم و مختار گذاشتیم که با میل خود در یکی از این دو راه حرکت کند
تا بسر منزل نهائی خود برسد. از این دو راه که خالق مشخص کرده است یکی راه
رحمان و صراط مستقیم است که به
بهشت و نعمت های جاودانه اش منتهی میشود و دیگری راه شیطان و راه انحراف است که به جهنم و عذاب ابدی
منتهی میگردد. حالا این انسان مختاردر عمل
است که با میل خودش در یکی از این دو راه
حرکت کند تا به اقامتگاه نهائی و ابدی خود
برسد. انسان که مختار در عمل است رها نیست بلکه مامورین خالق رفتار او را با دقت زیر نظر دارند
و ذره ذره آن را ثبت میکنند و در روز حساب
و کتاب باو نشان خواهند داد و این انسان است که با عمل خود یا بخود ظلم کرده است و
یا نیکی و احسان. در قدم بعدی و یا پُست آینده مقدار بیشتری به بر رسی انسان خواهیم
پرداخت. تا آنوقت الله متعال حافظ و نگهدارتان باد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر