۱۳۹۵ اردیبهشت ۲۲, چهارشنبه

بر رسی انسان - قدم چهارم

موضوع : بر رسی انسان  -  قدم چهارم
بنام الله مقتدر
          انسان موضوع بحث  ماست.  تا اینجا گفته بودیم که انسان شاهکار خالق در تمامی این نظام هستی است و بخاطر ویژگی هائی که باو اعطاء شده است با همه مخلوقات دیگر فرق اساسی و نمایان دارد. انسان با داشتن مغز متفکر، زبان گویا  و دست  پر صلاحیت  توان انجام همه آن کارهائی را دارد که خالق از او میخواهد. ولی انسان وقتی که خالقش را نمی شناسد موجودی متکبر و خواه خواه  و سرکش و متمرد می شود.  اگر انسان خالقش را می شناخت و صاحب ایمان میشد هرگز تبدیل به موجودی متکبر و خودخواه و متمرد نمی شد.  برای اینکه این مخلوق مقتدر را بدرستی بشناسیم لازم میشود که او را از همه طرف مورد بر رسی قرار دهیم تا متوجه حقیقت خود بشود و بداند که از کجا آمده است و در این دنیا چکار باید بکند و حد اقل از خودش بپرسد که  چرا می میرد و آخر به کجا میرود؟ مشخصات بنیادین  انسان:

          شکل ابتدائی این انسان متکبر و سرکش و متمرد یک نطفه است که بوی بد و غیر قابل تحملی هم  دارد.  با مشیت بالغه الهی این نطفه در رحم مادر قرار داده میشود. این نطفه چون زنده است و این نعمت زندگی را از سوی خالق دارد  بتدریج تغییراتی در او به وجود می آید و پس از چهار ماه همین اندام انسانی او در شکم مادر در مقیاسی کوچک تکمیل میشود.  در شکم مادر موجودی بس ناتوان است و هیچ قدرتی که بتواند با آن تکبر کند ندارد!  شکم مادر دنیا اول این انسان متکبر و متمرد و سرکش است.  حالا اکر کسی در این زمان باو بگوید که این دنیای تو دنیای بسیار تنگ  و کوچکی است و سر تو در این دنیا به سقف آسمان چسبیده است و دنیای دیگری هم هست که خیلی بزرگ است و سقف آسمان آن  خیلی بلند است و در آنجا  ماه و خورشید و فلک هست . باد و آب و خاک و  آتش هست، کوه و دریا هست  این حقایق به عقلش نمی گنجد و میگوید دروغ به این بزرگی! همه اش  داری خرافات میگی!  دنیا فقط همین است که من دارم در آن زندگی میکنم. ولی آنچه باو گفته میشود همه حقیقت دارند  و خرافات نیستند اما  این اوست که متوجه نمیشود و قبول نمی کند. این موجود وقتی که  به زور و با مشیت خالق از شکم مادر به شکم این زمین و آسمان منتقل میشود  همه ان حقایقی را که خرافات تصور میکرد راست از آب در میایند و او انها را خواهد دید و پس از دیدن قبول خواهد کرد. بزرگترین نگرانی انسان مسئله رزق و تامین شکم اوست.  در شکم مادر رزق او توسط یک روده از خون مادر تامین میشود  و زنده می ماند و خودش در بدست آوردن این رزق هیچ توان و نقشی ندارد. خالق بود که در شکم مادر  به او رزق میرساند. پس از تولد و ورود  به این دنیا مادی برای زنده ماندن هنوز هیچ توانی ندارد و با فضل الهی که  محبت او را در دل پدر و مادرش انداخته است زنده می ماند و رشد میکند و به بلوغ و کمال و جمال میرسد و میشود یک موجود توانمند و مختار در عمل.  حالا هم میتواند عمل نیک، مثبت و مفید انجام دهد و هم عمل بد، منفی و مضّر.  تا اینجا حقیقت و اصالت  این موجود متکبرو متمرد و سرکش به وضوح روشن شد. برای اینکه این پست ها طولانی و خسته کننده نشود این پست را که قدم چهارم مان در شناسائی انسان بود در هینجا تمام میکنم و در پست بعدی به شناسائی بیشتر این موجود عجیب و غریب می پردازیم. تا آن وقت الله مقتدر یاور و نگهدار تان باد. آمین

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر