موضوع: بر رسی انسان - قدم پنجم
بقلم: محمد آرمیان
بنام الله مقتدر
گفتیم که انسان شاهکار الله مقتدر است.
الله مقتدر بوسیله همین مخلوق مختار در عمل مورد شناسائی قرار میگیرد و عظمت و
جلال و جبروت و پادشاهی اش در این دنیای ماده مبرهن و آشکار میگردد. الله متعال حی و قیوم است یعنی همیشه زنده و
پاینده است و هرگز نمی میرد و بر ذره ذره
این عالم هستی نظارت دقیق و کامل
دارد و هیچ ذره ای از نظرش پنهان نمی ماند
و هر چه بخواهد میکند. ماشاء الله کان ما لم یشاء لم یکن. یعنی هر چه را که
بخواهد بوجود می آید و هر چه را که نخواهد به وجود نمی آید و خواسته است که انسان
با همین مشخصات که با همه مخلوقات دیگر فرق دارد به وجود آید و می بینیم که وجود
دارد و مختار در عمل است و با صلاحیت های فوق العاده ای که دارد می تواند در این
جهان ماده دخل و تصرف کند یعنی به سازد و تخریب نماید. نیکی یا بدی کند، تواضع یا
تکبر، دشمنی یا دوستی نماید و بالاخره عبادت خالقش را بکند یا عبادت شیطان را در
انجام همه این اعمال مختار است و فقط برای اندک مدتی که در این دنیای ماده مشغول عمل است مختار است و مرگش که در دفتر
الهی مقدر و مکتوب است دقیقا در لحظه مقرر اتفاق می افتد و دست او از این دنیا
کوتاه میشود و هیچیک از مایملک این دنیا را نمی تواند با خود ببرد و تنها چیزی که
بهمراه او میرود عمل اوست که در دفتر
اعمالش به ثبت رسیده است ولی متاسفانه می بینیم که انسان امروزی چنان غرق در مادیات شده است که
حقیقت به این بزرگی و آشکار را از یاد برده است و مرگ را برای همه باور دارد بجز از خودش که برنامه های عریض و طویل در تخیل دارد و
میخواهد بزرگ شود و خودی بنمایاند و به دیگران بگوید که من شما بهترم. میخواهد
نواب و سردار و حاکم و رهبر و پاشاه و
مقتدر و برجسته شود و همنوعان خود را با قوه قهریه به خدمت و عبادت خود وادارد و از خدمت و عبادت
خالق باز دارد. این موجود مختار در عمل که خالق صلاحیت های فوق العاده ای باو داده
است وقتی که بقدرت میرسد مغرور میشود و این غرور عقل او را از کار می اندازد و
فراموش میکند که پس از مدتی بسیار کوتاه مرگ به سراغش خواهد آمد
و او را از این قدرت پوشالی خلع ید خواهد کرد. این موجود دو پا و توانا در
عمل چون حقیقت مرگ را فراموش میکند میخواهد
برای همیشه زنده بماند و برای حفظ این قدرتی که به آن رسیده است دست به هر جرم و جنایت و قتل و غارت و دوز و
کلکی میزند و دنیا را برای هنموعان خود تبدیل به جهنم می نماید تا زنده بماند و بر
مردم خدائی کند و قدرت لایزال و مستدام خالقش را مغرورانه و متکبرانه نادیده می گیرد،
چه غلط و اشتباه بزرگی! چه حماقت بزرگی که نمیداند با این رفتار خود چه جهنم ابدی
و پر عذابی برای خود درست کرده است.
خالق مقتدر و همیشه زنده و پاینده که
پادشاه همه اعصار است این مخلوق مختار در
عمل را به وسیله رسل و پیامبران خود آگاه
و راهنمائی کرده است که چگونه زندگی کند تا در دو جهان خوشبخت و سعادتمند شود ولی
این موجود خود پرست تحت تلقینات شیطان گوشش بدهکار فرامین و رهنمود های خالق مقتدر
خود نیست و همه اش در این فکر است که بزرگ و مستکبر شود و بر روی این زمین بجای
خدا خدائی کند و از طرف خودش قوانین و فرامین صادر کند و مردم را با جبر تحت کنترل
و سیطره خود در آورد تا مردم بجای پادشاهی الهی پادشاهی او را به رسمیت به
شناسند و به عبادت و اطاعت او به پردازند. نمونه های آن را در پیش روی خود داریم
که سر نوشت شان چقدر عبرت انگیزبوده است.
سبحان الله که این خالق مقتدر چه مجالی
به این نطفه داده است که به جای اطاعت از احکام متعالش خود احکام صادر میکند و به خدائی می پردازد. در
اینجاست که بهشت و دوزخ معنی پیدا میکنند و این همین انسان مختار در عمل است
که با اطاعت از فرامین و احکام خالق به
بهشت میرود و با پیروی از شیطان و تنفیذ احکام شیطانی خود بر روی زمین در آخر کار
به جهنم میرود. برای اینکه این پست به
درازا نکشد و خسته کنند نشود آن را در همین جا تمام میکنم و در پست های آینده باز شما را به سراغ همین موجود عجیب و غریب خواهم
برد. تا آن وقت الله مقتدر یاور و نگهدارتان باد. آمین