۱۳۹۳ آذر ۲۳, یکشنبه

توضیحی برای روشن کردن مواضع نهصت عدالت بلوچستان ایران



بنام الله مقتدر

بتاریخ: یکشنبه 23 آذرماه/ 1393 شمسی

مطالبی چند قابل توجه ملت شریف بلوچ، مسئولین محترم نظام و همه عدالتخواهان در جهان.

        سلام به همه آنهائیکه به هر حرفی گوش می دهند  حرف حق و درست  را می پذیرند و به آن عمل میکنند و حرفهای نا حق و نادرست را به دور میریزند. سلام به همه آنهائی که عدالت را که تنها ضامن سعادت انسان است ارج می نهند و رعایت میکنند تا از جامعه ای پر سعادت بر خوردار گردند.

        هدف از نوشتن این مطلب در این فرصت اینست که ما وضع خود را برای همه مشخص کنیم تا بدانند کاری را که ما  داریم می کنیم به حق و ضروری است و یا به ناحق و غیرضروری؟  اگر بحق است ما را حمایت و تشویق به انجام آن کنند و اگر نا حق است با دادن توضیح ما را از انجام آن بر حذر دارند و ما متعهد شده ایم که حرف حق را از هر جانبی که باشد قبول کنیم.

        1- ما میگوئیم که عدالت ضامن خوشبختی انسان است چون از زیاده خواهی افراد  و تجاوز به حقوق دیگران جلوگیری میکند و در نتیجه رعایت آن هم خود انسان عادل راحت و بدون دغدغه زندگی میکند و هم نظم و آرامش جامعه بهم نمی خورد و سبب جدال و دشمنی بین افراد و ملت ها نمیشود.  پس عدالتخواهی که جلو ظلم و تجاوز بحقوق دیگران را میگیرد یک امر درست و به حق است و باید هر کسی آنرا رعایت و حمایت نماید تا بین افراد جامعه  نا همگونی و درگیری  بوجود نیاید و همه با رعایت عدل و احسان در حق یکدیگر که فرمان الهی است در کنارهم  بدون مشکل و راحت و خوشبخت  زندگی کنند.

        2- در جوامعی که مردم و بخصوص طبقه حکمران پایبند به رعایت اصل عدالت نباشند بدبختی جای خوشبختی را خواهد گرفت و تنش و درگیری بین افراد امری روزمره  و چاره نا پذیر خواهد شد که طبعا چنین وضعی مطلوب هیچکسی نیست جز آنهائیکه ظالم و سوء استفاده گر و متمرد از این حکم الهی هستند  که میفرماید: ان الله یامر بالعدل و الاحسان. حکم الهی در این مورد اینست که همه با یکدیگر رفتاری عادلانه و محسنانه  داشته باشند و با ظالم هر کس و در هر سطحی که باشد باید یجنگند تا عدالت که ضامن سعادت یک ملت است بر قرار گردد. پس هر انسانی که طالب سعادت است وظیفه دارد که به نیت برقرار کردن عدالت بر علیه ظلم و ظالم قیام کند.

        3- خداوند انسانها را با اراده حکیمانه خود  درسطح جهان بصورت اقوام در آورده است  و بهر کدام از این اقوام  قطعه  ای زمین بنام وطن داده است  تا در آن با امن و امان و در سعادت زندگی کنند و از مزایای خدادادی آن برخوردار باشند  و فرموده است که در نزد من آن اقوامی مکّرم و مقّرب هستند که تقوای بیشتری داشته باشند یعنی به حقوق خود قانع باشند و به حق  دیگران تجاوز نکنند. یعنی اگر فردی یا قومی  از دایره تقوا خارج شد  و به حقوق و محدوده قومی دیگر تجاوز کرد عادل نیست بلکه ظالم است و حکم الهی اینست که با ظالم باید مبارزه شود تا دست از ظلم بردارد و تن به عدالت دهد وبا چنین رفتاری سعادت را به جامعه ای که مورد تجاوز قرار گرفته و تحت ستم است باز گرداند. درچنین وضعی که ظلم بر علیه یک قوم نهادینه شده است هر انسانی متعلق بهر قومی که باشد وظیفه دارد به قوم مظلوم کمک کند تا از ظلم نجات پیدا کرده و به امنیت و سعادت برسد و با این کار ثابت کند که متعلق به جامعه ای بزرگتر بنام جامعه جهانی انسان است و انسانها همه برادرند چون همه فرزندان و نوه های آدم و حوا هستند و در حقیقت جامعه جهانی انسان را تشکیل میدهند و سعدی علیه الرحمه هم در این باره چنین گفته است:  بنی آدم اعضاء یکدیکرند  که در آفرینش ز یک گوهرند .  چو عضوی بدرد آورد روزگار   دگر عضوها را نماند قرار.  تو کز محنت دیگران بی غمی   نشاید که نامت نهند آدمی.

4- با توجه به تمهید و توضیح بالا بشرف عرض همه شما خوانندگان این مطلب چه از دسته حاکم باشید و چه ازدسته ی محکوم میرسانیم که در میان این اقوام متعدد عالم که با خواست خدا صاحب یک هویت مخصوص بخود شده اند  قومی بنام بلوچ هم وجود دارد که توسط قوم متجاوز دیگری بنام قوم فارس شدیدا تحت ظلم و ستم و تبعیض و بی عدالتی است  تا به آن حد که امروز هویت خدادادی اش هم در معرض نابودی قرار گرفته است و ما از زمان شاه و تمام طول این نظام جمهوری اسلامی با نوشته های متعدد و مسالمت آمیز مراتب ناراحتی و اعتراض به این وضع ظالمانه را بارها و بارها مکررا به اطلاع مسئولین این نظام  رسانده ایم ولی فریاد و استغاثه ما تا به امروز به هیچ گوشی فرو نرفته و هیچ  توجهی به آن نشده است معنای این رفتار بدون کمترین تردیدی  اینست که ما برای این ملت هیج ارزشی قایل نیستیم و باید هر چه زودتر  آن را نابود کنیم و سرزمینش را برای همیشه تصاحب نمائیم.

5- ملت بلوچ امروز با چنین وضعی روبرو شده است و میرود که نابود شود و سرزمینش را برای همیشه از دست بدهد.  آیا  بنظر شما ای خواننده این مطلب که یک انسان هستی تحت هر شغل و قشر و مقام و موقعیتی که هستی مهم نیست چون  انسان بودن برتر از همه این عناوین و موقعیت های ریز و درشت پوشالی و از دست رفتنی است این رفتار ظالمانه با ملت بلوچ باید ادامه پیدا کند!؟ ملت بلوچ طبق برنامه این متجاوزین در حال نابود شدن است این  برای شما اصلا مهم نیست که در این مورد حساس شوی و عکس العملی از خود نشان دهی تا یک انسان به حساب بیائی یا اینکه انسانیت را کنار گذاشته و بیک زندگی بی شعورانه حیوانی تن در داده ای و اصلا کاری به حق و نا حق نداری و فقط گلیم خودت را می خواهی با چاپلوسی و زد و بند های نا مشروع  از آب بیرون بکشی!؟

6- ما فرزندان ملت مظلوم و محکوم بلوچ هستیم و بحکم انسان بودن و انسان ماندن بشدت احساس کرده ایم که برای اجرای حکم الهی و رفع ظلم از سر خود و برقراری عدالت در سرزمین به گروگان رفته مان  ترک خانه و کاشانه و خانواده و  زندگی عافیت طلبانه کرده و وارد مبارزه ای در شرایط بسیار سخت شده ایم که از این وضعیت نجات پیدا کنیم و قصد تجاوز به هیچ کس و هیچ ملتی را  نداریم و فقط خواهان برقراری عدالت و رسیدن به سعادت هستیم و نام فعالیت مان را هم " نهضت عدالت بلوچستان"  گذاشته ایم آیا باز هم شرور، جنایتکار، تروریست و نوکر امریکا و غیره هستیم؟  شرور و متجاوز و جنایتکار و ضد عدالت آنهائی نیستند که آمده اند  در سرزمین خودمان فرزندان ملت مان را که به دنبال تهیه قوت و لایموتی برای زنده ماندن هستند بطور روزمره با جسارت و وقاحت تمام به گلوله می بندند و می کشند  و همه راههای زندگی شرافتمندانه و قانونی را به روی مردم مان بسته و همه راههای انحراف و غیر قانونی را باز گذاشته اند تا بهانه ای برای کشتن مان داشته باشند!؟

7- باندازه یک کتاب بزرگ حرف برای گفتن هست ولی برای اینکه این مطالب طولانی و خسته کننده نباشد و خواننده بتواند این نوشته ها را تا آخر بخواند بطور مختصر بعرض همه میرساند که تعدادی از فرزندان ملت تحت ستم بلوچ پس از رسیدن به آگاهی های لازم  و درک عمیق برنامه های این نظام ضد عدالت که  به تدریج و قدم به قدم  قصد نابودی کامل ملت بلوچ را دارد و امید رسیدن بحقوق اساسی خود را با روش مسالمت آمیز از دست دادند برای حفظ صیانت و کرامت ملت خود با دل نا خواسته با پیش قدمی شاد روان امیر عبدالمالک ریگی فرزند مخلص بلوچستان که اخلاص و دلیری و شجاعتش بر هیچ کسی پوشیده نیست وارد مبارزه مسلحانه شدند و این حرکت تازه پا با دریافت راهنمائی هائی از این طرف و آن طرف بتدریج به خط و مشی درست خود رسید و بر اساس آموخته های جدید خود  گرفتار دگماتیسم و تحجر که از ویژگی سازمان ها و انسانهای خود پرست است نشد و بهمین دلیل چند بار تغییر نام داد تا رسید بنام جیش العدل که بهترین و منطبق ترین نام برای این حرکت و این هدف است. جیش العدل حامی این پیام به مردم خود، مسئولین نظام و جهانیان است که بدانند این ارتش مردمی در سر زمین خود فقط برای برقراری عدالت می جنگد و هدف دیگری ندارد و رسیدن بعدالت حق هر انسانی است تا در زندگی کوتاه  خود در این دنیا که امتحانکده ای بیش نیست بتواند خوشبخت زندگی کند و خوشبختی را در اطاعت از احکام الهی میداند یعنی اول دین و بعد سرزمین که جیش العدل برای رهائی این دواصل از دستبرد دشمن در حال مبارزه است. 

 8- بارها برای مردم خود و برای مسئولین نظام  و برای جهانیان مشخص کرده ایم که هدف از این مبارزات مسالمت آمیز و غیر مسالمت آمیز از سوی عدالتخواهان  ملت بلوچ فقط برای رسیدن به حقوق بنیادین و خدادادی خویش است و آن بطور مختصر اگر در یک کلمه خلاصه شود  رسیدن به "خودمختاری – وتواجهی" در سرزمین خویش است با حفظ یکپارچگی کشور و کدام انسان با وجدان و عادلی مخالف چنین تقاضای بحق و خداپسندانه ای است؟

9- شرط توقف این مبارزه رسیدن به خودمختاری و حقوق انسانی ملت بلوچ است. از مسئولین محترم نظام تقاضا میشود که به این خواسته عادلانه و مشروع ملت بلوچ پاسخ مثبت دهند و تا قبل از پایان سال 1394 شمسی طرح خودمختاری بلوچستان را از طریق مجلس به تصویب برسانند و به اجرا درآورند و تنها در این صورت است که دعوا و مبارزه تمام خواهد شد و مبارزین ملت بلوچ همکاری خود را با نظام شروع خواهند کرد تا تبدیل یه یک نظام عادل و فدرالیته شود و شرایط خوشبخت زیستن را هم برای ملت فارس و هم برای ملیتهای دیگری مانند ملت عرب، ملت آذری، ملت کرد، ملت ترکمن و لر فراهم نمایند و خود را عاقبت بخیر کنند.

10- اگر این درخواست عادلانه تا پایان مهلت اعلام شده از سوی رهبری و حکومت مرکزی پذیرفته نشد باین معنا خواهد بود که دشمنی برای نابودی ملت بلوچ تبدیل به بیک سیاست سیستماتیک شده است و در چنین روندی امید رسیدن به عدالت و خوشبختی برای ملت بلوچ جز یک نادانی بزرگ نخواهد بود و ما با محکوم کردن این نادانی بزرگ  و بکار گرفتن دانش مفید که در چنین وضعی رسیدن به استقلال را توصیه میکند هدف مبارزه را از خودمختاری که قابل قبول برای نظام نیست به "استقلال" تغییر خواهیم داد و بسمت جدائی خواهیم رفت  و برای رسیدن به این هدف چاره ای جز از بردن پرونده بلوچستان به سازمان ملل متحد و مراجعه به همه سازمانها و کشورهائی که طرفدار حقوق بشر هستند نخواهیم داشت.
با احترام به همه،

محمد آرمیان
دبیر کل

نهضت عدالت بلوچستان ایران

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر